چرا دو چشم داریم؟
دیدن با دو چشم، قضاوت درباره فواصل را امکانپذیر میسازد. به این امر، درک عمیق گفته میشود و به ما کمک میکند تا هنگام راه رفتن به اجسام برخورد نکنیم یا روی لبه اجسام نیفتیم! اما چگونه؟ بین دو چشم، چند سانتیمتر فاصله بوده و هر یک از آنها، دید متفاوتی دارند. مغز با ترکیب این دو تصویر، یک تصویر سه بعدی ایجاد میکند.
دیدن نور
1- اشعه نوری که از اجسام متسع میشود پس از برخورد با شبکیه چشم به پیغام الکتریکی تبدیل میشود.
2- این پیغام به وسیله عصب بینایی انتقال داده میشود
3- دو عصب بینایی چشمها در قسمت مرکزی مغز بهنام کیاسمای بینایی به هم میرسند. نیمی از الیاف هر یک از دو عصب بینایی با هم تقاطع کرده و سپس به مسیر خود ادامه میدهند.
4- پیغامهای عصبی به قشر مخ در نیمکرههای مغز میرسند.
5- سلولهای قسمت پشتی مغز این پیغامها را رمزگشایی کرده و تصویری ایجاد میکنند. به این ترتیب شما قادر به دیدن میشوید.
عضلات چشم
شش عضله چشمی در اطراف کره چشم برای به حرکت درآوردن چشمها با هم کار میکنند. این عضلات به گردش چشم و باقی ماندن آن درون سر کمک میکنند.
چشم میزان نور قابل رؤیت را تنظیم میکند. عضلات عنبیه، به طور خودکار منقبض و شل میشوند و به این ترتیب اندازه مردمک را که مرکز تاریک درون چشم است، تغییر میدهند.
در صورت کم بودن میزان نور، مردمکها بزرگتر میشوند تا ورود نور بیشتر به درون چشم را ممکن کنند. مردمک چشم در نور روشن، کوچک است. در این حالت عضلات درون عنبیه، منقبض هستند.
حجم عظیمی از اطلاعات دنیای اطراف از طریق چشمها جمعآوری میشود. چشمها این اطلاعات را به مغز میفرستد که محل رمزگشایی و پردازش آنهاست. مغز به درک جهانی که چشمها میبینند، کمک میکند.
عدسی
یک ساختار صاف دایرهای شکل و شفاف است که باعث شکسته شدن نور عبوری میشود. این کار به تمرکز نور میانجامد. عدسی مانند پیاز از لایههای مختلف تشکیل شده است. عدسی چشم در طول زمان، بزرگتر میشود.
ملتحمه
ملتحمه، صلبیه (اسکلرا) را میپوشاند، از چشمها محافظت میکند و آنها را مرطوب نگه میدارد.
لایه خارجی
صلبیه (اسکلرا) سفیده چشم است. این لایه محافظ و محکم، باعث مدور ماندن کره چشم میشود.
قرنیه
قسمت شفاف قدامی چشم است که عبور نور از طریق چشم را امکان پذیر میسازد. سطح خمیده این ساختار اشعههای نوری ورودی به چشم را میشکند.
لایه میانی
عنبیه، قسمت رنگی چشم است. رنگدانههای قهوهای تمام عنبیهها مشابه است. چشمهای آبی فاقد رنگدانه هستند. چشمهای قهوهای رنگدانههای بیشتری دارند و چشمهای سبز دارای رنگدانه کمتری هستند.
مردمک، سوراخی در عنبیه است که ورود نور به درون چشم را ممکن میسازد.
جسم مژگانی، یک حلقه عضلانی است که درست در پشت عنبیه قرار دارد. این ساختار دارای فیبرهای نازکی است که به عدسی میچسبد و آن را نگه میدارند و با تغییر شکل عدسی به تمرکز نور کمک میکنند.
مشیمیه، حاوی عروق خونی بسیار است و کار تأمین مواد تغذیهای و ویتامین A برای شبکیه را برعهده دارد. رنگدانههای عمقی این لایه، نور را جذب کرده و از پخش شدن آن در کل کره چشم جلوگیری میکند.
فووآ، نقطهای در شبکیه است که بیشترین تمرکز نور در آنجا صورت میگیرد. در این نقطه تعداد زیادی سلول مخروطی وجود دارد.
دیسک اپتیک محل اتصال و به هم رسیدن تمام اعصابی است که از کل شبکیه میآیند و در اینجا عصب بینایی را تشکیل میدهند. این نقطه همان "نقطه کور" است. در این نقطه هیچگونه سلول مخروطی یا استوانهای وجود ندارد.
اشک که از غده اشکی ترشح میشود کار بیرون راندن گرد و خاک و ذرات خارجی از چشم را برعهده دارد. اشک سطح چشم را شستشو داده و از طریق منافذ از آن خارج میشود. سپس از راه کانالهای کوچکی به کیسه اشکی میریزد. از آنجا از راه کیسه بینی- اشکی عبور کرده و از طریق بینی به بیرون راه مییابد. به همین دلیل هنگام گریه کردن دچار آبریزش از بینی میشوید.
درون چشمها چه خبر است؟
چشمها از ملتحمه، عدسی و سه ساختار لایهای خارجی، میانی و داخلی تشکیل شدهاند.
مایعات محتوی چشم چیست؟
درون چشم از مایع بسیار ویژهای پر شده است. مایع موجود در قسمت پشتی چشم زجاجیه نام دارد که ژله مانند است. این مایع به حفظ ساختار کرهای چشم کمک کرده و عدسی و شبکیه را در جای خود نگه میدارد. قسمت قدامی چشم از مایع آبکی به نام زلالیه پر شده است که کار تأمین مواد تغذیهای برای قرنیه را برعهده دارد.
میلیونها فیبر عصبی از سلولهای گانگلیون در شبکیه به هم متصل شده و تحت عنوان عصب بینایی از چشم خارج میشوند.
شبکیه
سلولهای ویژهای دارد که وجود نور درون چشم را احساس میکنند.
سلولهای استوانهای، سلولهای بلندی هستند که بیشترین حساسیت را نسبت به نور کم دارند و فقط سایههای خاکستری را احساس میکنند. این سلولها، گیرنده نور شبانگاهی هستند. در هر چشم، 125 میلیون سلول استوانهای وجود دارد.
سلولهای مخروطی
گیرنده نور رنگی هستند. سه نوع سلول مخروطی آبی، قرمز و سبز وجود دارد. هریک از سه نوع سلول مخروطی، نور رنگ متفاوتی را تشخیص میدهند. در صورت تحریک ترکیب مختلفی از سلولهای مخروطی، رنگهایی مانند صورتی و بنفش دیده میشوند. در هر چشم، 1 میلیون سلول مخروطی وجود دارد.
بخش پروتئینی مولکولها در سلولهای استوانهای که اپسین نامیده میشوند به ویتامین A متصل شده و آن را خم میکنند. این مولکول پیچخورده جدید منتظر ورود نور به درون چشم باقی میماند.
در صورت برخورد نور با این مولکولهای پیچخورده، آنها منفجر میشوند! ویتامین A از اپسین جدا شده و مجدداً به حالت مستقیم در میآید. به این ترتیب یک سیگنال الکتریکی محدود به مغز میرسد و ویتامین A برای اتصال مجدد با اپسین آماده میشود.
تمرکز نور
1- پرتوهای نور از طریق قرنیه وارد چشم میشود. این کار باعث میشود تا نور کمی شکسته شود.
2- پرتوها از مردمک عبور میکنند.
3- سپس این اشعهها از عدسی میگذرند. سطح خم شده عدسی، نور را بیشتر شکسته و اشعههای آن را به بالا و پایین جابهجا میکند.
4- پرتوهای متمرکز نور از چشم عبور کرده و روی شبکیه مینشینند. سلولهای مخروطی و استوانهای یک سیگنال رمزدار از تصویر اولیه ایجاد میکنند.
5- پیغامهایی که به مغز میرسند به سمت راست و بالا جابهجا میشوند. به همین دلیل هیچکسی سعی نمیکند روی سقف راه برود.
امواج نوری
مواج نوری که دیده میشوند، جزء کوچکی از طیف اشعه الکترومغناطیس هستند (که در ذیل نشان داده شده است). این طیف نه تنها امواج نوری مورد استفاده در بینایی را شامل میشود بلکه اشعه گاما، اشعه ایکس، امواج فرابنفش و مادون قرمز، امواج میکروویو و امواج رادیویی را نیز در بر میگیرد.
نور مرئی یا امواجی که میبینیم به رنگها تفکیک میشوند. رنگ اجسام به دلیل جذب قسمتی از این طیف رنگی قابل رؤیت و بازتاباندن سایر قسمتهای آن است. ما اجسام را به رنگی میبینیم که منعکس میکنند.
دور و نزدیک
برخی از افراد، دیدی عالی داشته و برخی دیگر نیازمند عینک هستند. چرا؟قدرت دید عالی امکان متمرکز ساختن نور حاصل از اجسام دور و نزدیک را فراهم میکند و نور دقیقاً روی شبکیه متمرکز میشود.
چشمهای دوربین قادر به متمرکز ساختن نور حاصل از اجسام نزدیک برروی شبکیه نیستند و نور را در پشت شبکیه متمرکز میکنند.
چشمهای نزدیک بین نمیتوانند نور حاصل از اجسام دور را روی شبکیه متمرکز کنند و نور در جلوی شبکیه جمع میشود.
عینک در واقع عدسی ساخت بشر است و نور را طوری میشکند که باعث انتقال نکته کانونی روی شبکیه شود. این کار به چشمها کمک میکند تا نور را به درستی روی شبکیه متمرکز کنند.
آيا مي دانيد؟
ضخامت شبکیه در حدود یک برگ کاغذ است.
چشم میتواند 7 تا 10 میلیون رنگ مختلف را ببیند.
کره چشم بخشی از مغز است که بیرون زده است!
چشم، نور رؤیت شده را به الکتریسیته تبدیل میکند. این جریان الکتریکی، پیغامی است که به مغز فرستاده میشود.
پرندگان نسبت به انسانها رنگهای بیشتری را میبینند.
زنبورهای میتوانند چیزهایی را ببینند که برای ما قابل رؤیت نیستند زیرا آنها قادر به دیدن نور فرابنفش و نور پلاریزه هستند که به وسیله چشم انسان قابل دیدن نیست.
مارها میتوانند حرارت را ببینند. این جانوران قادر به دیدن نور مادون قرمز هستند که به صورت گرما احساس میشود.
عقابها میتوانند 6 برابر تیزتر از انسان ببینند.
قورباغهها نسبت به سگها تعدادرنگهای بیشتری را میبینند.
باتشکر
:: موضوعات مرتبط:
زیست شناسی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1439
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0