رابطه قانون سوم نیوتون با معاد
آیا قانون سوم نیوتون كه می گوید: هر عملى عكس العملى دارد مساوى با آن و در خلافت جهت ، با آیة شریفة فمن یعمل مثقال ذرهْْ خیراً یره، انطباق دارد؟ و از این قانون می توان براى اثبات معاد استدلال نمود؟
مسئلة معاد و حیات اخروى از نظر اهمیت بعد از مسئله توحید مهم ترین مسئله دینى و اسلامى است، شرایع آسمانى همگى در لزوم ایمان به جهان آخرت اتفاق نظر دارند. پیامبران آمده اند براى این كه مردم را به این دو حقیقت مۆمن و معتقد كنند: یكى به خدا و دیگرى به قیامت. بر این اساس، اعتقاد به قیامت از اركان ایمان در اسلام است. قرآن كریم و حكیمان و متكلمان اسلامى بر لزوم معاد و زندگى پس از مرگ دلایل مختلفى اقامه كرده اند و آیة شریفة : "فمن یعمل مثقال ذرهْْ خیراً یره و من یعمل مثقال ذرهْْ شراً یره؛ پس هر كس ذرّه اى كار خیر انجام دهد آن را می بیند، و هر كس هم وزن ذره اى كار بد كرده آن را می بیند".[1]
یكى از آیاتى است كه به طور روشن و قاطع خبر می دهد كه انسان در عالم قیامت دقیقاً آن چه را كه انجام داده است اعم از كار نیك و كار بد خواهد دید و به آن خواهد رسید، ولى نمى توان گفت قانون سوم نیوتون بر این آیه شریفة منطبق است؛ زیرا این قانون دربارة نیروى وارده بر اجسام است حتى نظر به رفتار اجتماعى و عكس العمل آن ندارد.
عمل، نیرویى است كه جسمى بر جسم دیگر اعمال می كند و عكس العمل یا رد عمل ، نیرویى است كه این جسم دوم در مقابل عمل بر جسم اول اعمال می نماید. قانون سوم نیوتون قانون یا اصل تساوى عمل و عكس العمل است. بدین معنا كه در مقابل عمل، عكس العمل متقابل با آن هست، مثلاً اگر طنابى را با نیروى ده كیلوگرمى بكشیم تا ممتد شود طناب هم ما را با نیرویى ده كیلوگرمى در جهت مخالف می كشد. البته قابلیت اعمال نیرو از طرف عاملى كه آن را وارد می سازد تنها به این عامل وابسته نیست. بلكه به عاملى هم كه عكس العمل را تولید می كند بستگى دارد، مثلاً وقتى كه كامیونى با درختى تصادم می كند نیرویى كه بر درخت اعمال می كند فقط به اندازة نیرویى است كه درخت می تواند بر كامیون اعمال نماید.[2]
نتیجة عمل انسان (به تعبیر دقیق تر خود عمل، یعنى جهت ملكوتى و باطن عمل) گاهى در جهت مخالف انسان است و آن عبارت از اعمال بد انسان است و گاهى در جهت موافق است و آن كمال انسان است كه همان رفتار خوب انسان است
از این رو وقتى انسان دستش را محكم به دیوار سیمانى بكوبد دستش به شدت آسیب می بیند، ولى وقتى دستش را با همین قدرت به یك گونى پنبه بكوبد دستش آسیبى نمى بیند. پس قانون عمل و عكس العمل اولاً : از قوانین حركت و مربوط به اجسام است نه اعمال و رفتار . ثانیاً: عكس العمل در این قانون همواره در جهت مخالف عمل است، ولى نتیجة عمل انسان (به تعبیر دقیق تر خود عمل، یعنى جهت ملكوتى و باطن عمل) گاهى در جهت مخالف انسان است و آن عبارت از اعمال بد انسان است و گاهى در جهت موافق است و آن كمال انسان است كه همان رفتار خوب انسان است. ثالثاً: نتیجة عمل انسان زاییدة خود عمل است و طرف مقابل در كار نیست، ولى در قانون سوم نیوتون نیروی عمل به طرف مقابل هم بستگى دارد.
نتیجه این كه قانون یا اصل سوم نیوتون (عمل و عكس العمل و اصل تساوى این دو) به آیة شریفة "فمن یعمل مثقال ذرهْْ خیراً یره" انطباق ندارد.
البته اگر مراد از عكس العمل معناى عرفیش باشد، یعنى مقصود این باشد كه هر عملى ، نتیجه و اثرى دارددر این صورت این معنا با كمى مسامحه (چون كه آیة شریفه می فرماید خود عمل را می بیند نه نتیجه اش را) با آیة شریفه منطبق می شود. چنانچه در همین دنیا هم هر عملى عكس العملى دارد ، مثلاً آدمى كه مشروب می خورد به او گفته می شود مشروب نخور، وقتى خورد مجازاتش را در همین دنیا می بیند ، یعنى روى اعصاب، كبد و جهازات دیگرش اثر می گذارد . یا كسى كه خود را از بالاى بلندى پرتاب كند آسیب می بیند، كسى كه سم بخورد نتیجه اش را می بیند.[3]
ملتى كه كوشا و شجاع و كاردان باشند سر افراز و سربلند زندگى می كنند، ولى ملتى كه تنبل، ترسو و بى لیاقت باشند همواره سایه بیگانگان را بر سر خود احساس نموده و تن به ذلت خواهند داد.
:: موضوعات مرتبط:
روح متعالی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1524
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0