مغز و ارتباطات آن
مغز انسان دارای قسمتهای مختلف با عملکردهای مختلف است. یکی از این قسمتها قشر مخ میباشد.
قشر مخ مرکز فرایندهای عالی ذهن، محل ثبت احساسها، آغاز اعمال ارادی، تصمیمگیری و تدوین نقشه است. مغز انسان از تعداد زیادی سلول عصبی به نام نورون تشکیل یافته است. نورونها در سراسر بدن وجود دارند. ارتباط بین قسمتهای مختلف مغز، و نیز ارتباط بین مغز و سایر قسمتهای بدن از مسیر این سلولهای عصبی و توسط پیام عصبی صورت میگیرد.
در واقع مغز از طریق این سلولها، پیامهای مختلفی (پیام عصبی) را به قسمتهای مختلف بدن فرستاده و پیامهایی نیز دریافت میکند. ماهیت این پیام عصبی در داخل یک سلول به صورت جریان الکتریکی (پتانسیل عمل) و در بین دو سلول به صورت نقل و انتقالات شیمیایی (نوروترنسمیتر) است. فعالیت الکتریکی نورونها در سطح جمجمه سبب شکلدهی فعالیت الکتریکی مغز با عنوان امواج مغزی میشود.
امواج مغزی انواع و کارکردهای متفاوتی دارند و برحسب فرکانس به انواع مختلف تقسیم میشوند (امواج سریعتر دارای فرکانس بیشتر، و امواج آهسته دارای فرکانس کمتر هستند). همه این امواج در تمام اوقات وجود دارند اما در شرایط مختلف کارکردی، غلبه با موج خاصی است. امواج مختلف مغزی و کارکردهای آنها عبارتند از : موج دلتا ، موج تتا موج آلفا ، موج SMR ، موج بتا و گاما.
دلتا (3-5/0 هرتز)
دلتا آهستهترین موج مغزی است و در طی خواب عمیق (بدون رویا) غلبه دارد و برای ترشح هورمون رشد و ترمیم بافتهای بدن مفید است.
تتا (7-4 هرتز)
یادگیری عالی، احساس سکون و آرامش، پذیرندگی زیاد، برنامهریزی مجدد ذهن، خیالپردازی، تفکر بدون خودسانسوری و خلاقانه، فراخوانی خاطرات ناراحت کننده و رنجآور ذخیره شده در حافظه کارکردهای موج تتا هستند.
آلفا ( 12-8 هرتز )
هنگامیکه آرام هستید و پردازش اطلاعات ذهنی زیادی ندارید، هنگامیکه چشمان خود را میبندید مغز شما امواج آلفای زیادی به ویژه در ناحیه پسسری تولید میکند. همچنین هنگام تفریح و لذت بردن از محیط اطراف غلبه با موج آلفاست. امواج آلفا در زمان و شکل مناسب سبب دستیابی به عملکرد بهینه، کاهش اضطراب، تقویت سیستم ایمنی، تفکر مثبت، یکپارچگی ذهن و بدن، شهود، درون اندیشی، تعادل هیجانی، احساس سرخوشی، آگاهی درونی و افزایش ترشح سروتونین میشود.
SMR ه(15-12 هرتز)
امواج SMR باعث استحکام بخشیدن به ذهن و بدن، پردازش و تمرکز در آرامش، ایجاد هماهنگی بین محیط و فرد، کمک به خواب رفتن و تنظیم حرکات بدن میشود.
بتا (37-14 هرتز)
کنشهای پیچیده ذهنی(مثل سخن گفتن، بحث کردن و...)، تفکر انتزاعی فوقالعاده، هشیاری، تمرکز، پایداری هیجانی، محاسبات ریاضی، و افزایش متابولیسم با غلبه موج بتا در مغز بروز میکند.
گاما (38 هرتز بهبالا)
موج گاما، سازمان دهنده مغز و هماهنگ کننده و یکپارچه کننده اطلاعات از قسمتهای مختلف بدن است. غلبه این موج با حافظه خوب، سرعت انتقال زیاد اطلاعات، پردازش سطوح بالای اطلاعات و یادگیری مسائل پیچیده همراه است.
الکتروانسفالوگرافی کمی با قراردادن تعدادی الکترود روی سر میتوان این امواج را دریافت، ثبت و سپس با استفاده از کامپیوتر تحلیل کرد.
QEEG
وسیلهای است که این کار را انجام میدهد QEEGیا الکترو انسفالوگرافی کمی (Quantitative Electro Encephalograph) وسیلهای برای ارزیابی و اندازهگیری امواج مغزی وخصوصیات مربوط به آنهاست. در این روش ارزیابی تعدادی الکترود (عموماً 19 عدد) که روی کلاهی با نظم و قانون خاصی تثبیت شدهاند، روی سر قرار گرفته امواج مغزی را دریافت میکنند.
QEEG
، امواج مغزی را در حالتهای مختلف چشم بسته، چشم باز و انجام یک تکلیف شناختی مانند خواندن، ثبت کرده، سپس این امواج بوسیله کامپیوتر، برحسب فرکانس تفکیک شده و براساس شدت فعالیت در رنگهای مختلف نمایش داده میشوند (تصاویر در قالب سرهای رنگی که Brain Map نامیده میشوند ارائه میگردند ( علاوه بر این تصاویر، کامپیوتر، جداول و نمودارهای دیگری نیز ارائه میدهد که کاربردهای خاص خود را دارند).
مطابق با مطالعاتی که صورت گرفته اندازه امواج مختلف در مغز دارای استاندارد و حد نرمالی است که تنها براساس جنس و سن تغییر میکند. به این معنی که برای داشتن عملکرد مناسب، هریک از امواج مغزی باید دارای میزان فعالیت خاصی باشند.
با مقایسه اندازههای بدست آمده از ثبت امواج در فرد با مقادیر نرمال مشخص میشود کدام یک از امواج و در کدام نقطه از سر دارای فعالیت نامناسب است. امواجی که فعالیت مناسب داشته باشند با رنگ سبز و امواج با فعالیت نامناسب با رنگهای بنفش و نیلی و آبی (فعالیت کمتر از حد نرمال) و زرد و نارنجی و قرمز (فعالیت بیشتر از حد نرمال) مشخص میشوند.
با بررسی این نقشهها و مقایس آنها با الگوی نرمال و مرجع، میتوان کارکرد مغز را بررسی و مطالعه کرد. از آنجا که هر یک از اختلالات و مشکلات ذهنی و روانی بر اثر وجود اشکال در عملکرد مغز و در نتیجه کم و زیاد شدن امواج مغزی بهوجود میآیند، لذا QEEG مغزی که کارکرد طبیعی دارد با مغزی که دچار مشکل کارکردی شده است تفاوت دارد.
با مقایسه اعداد بهدستآمده برای هر موج و نتیجه QEEG به دست آمده با وضعیت طبیعی میتوان نوع مشکل را تشخیص داد.
این دستگاه مقیاسهای دیگری هم برای ارزیابی کیفیت عملکرد دارد که عبارتند از:
- توان نسبی : نسبت بین امواج مختلف را اندازه میگیرد. اگر موجی در مقایسه با امواج دیگر نسبت کمی داشته باشد تحت نفوذ و سلطه آن ها قرار خواهد گرفت و تأثیر خود را بر عملکرد از دست خواهد داد.
- عدم تقارن (Asymmetry) : اختلاف ولتاژ بین نواحی مختلف را بررسی میکند. آیا پالسهای الکتریکی در نواحی مختلف مغز، برای داشتن عملکرد مناسب بیش از اندازه بزرگ یا بیش از اندازه کوچک هستند ؟
- انسجام: (Co
herence) کوهرنس مشخص میکند که مغز چه مقدار انرژی را بین قسمتهای مختلف به اشتراک گذاشته است. این مقیاس بررسی میکند که آیا مغز توانایی برقراری ارتباط مناسب با خودش را دارد یا نه. کوهرنس زیاد نشانه آن است که بعضی قسمتهای مغز آنچنان درهم گیر کردهاند که برای قطع این ارتباط و برقراری ارتباط با سایر قسمتهای مغز توانایی مناسبی ندارند. و کوهرنس کم نشانه آن است که منابع مغز از اتصال مناطق مختلف ناتوان هستند.
- فاز (Phase) : سرعت حرکت سیگنالهای الکتریکی در سطح سر را تعیین میکند. آیا سرعت حرکت انرژی الکتریکی مغز برای داشتن عملکرد بهینه مناسب است یا خیر ؟
دهه 70 و 80، دهههای ابداع و آزمایش QEEG بوده است. در آن زمان مؤسسه EEG پزشکی آمریکا (AMEEGA)[1] و کمیته متخصصین QEEG اعلام کردند که هماکنون QEEG ارزش کلینیکی و بالینی دارد. QEEG و نوروتراپی توسط مؤسسه روانشناسی آمریکا در حوزه روانشناسی و با برنامههای درمانی مناسب تأیید شدهاند.
کاربردهای : QEEG
تشخیص
در اصل QEEG برای تشخیص کجکاریهای موضعی یا کلی مغز بکار میرود. بوسیله QEEG میتوان بیماریهای مغزی- عروقی، آسیبهای مغزی، AD/HD، اختلالات یادگیری، اضطراب، افسردگی، تومورهای مغزی، صرع، اسکیزوفرنی، دمانس و آلزایمر را با دقت 80 تا 90 درصد تشخیص داد.
تشخیص افتراقی
برای مطمئن شدن از وجود جراحات داخلی مغز، سکته، حملات قلبی و یا نارسایی ریهها که منجر به هیپوکسی مغز میشود؛ زمانیکه تشخیص صرع یا تومورها مورد شک واقع شود؛ در مواردی که تشخیص اختلالات یادگیری و کمبود توجه مورد شک واقع شود؛ در مواردی که به وجود کجکاری مغز به علت سوءمصرف مواد تردید داریم؛ هنگامیکه تغییر در علائم اختلالات هوشیاری (نارکولپسی، کما، حواسپرتی) یا عملکرد سیستم عصبی (سردرد، استفراغ و آفازی) دیده شده باشد.
درمان و پیگیری
پیگیری سندرمهای ارگانیکی مغز؛ پیگیری نتایج شیمی درمانی و پرتودرمانی و ترک داروهای روانگردان یا غیرمجاز؛ پیگیری بیماریهای عفونی مانند آنسفالیت و یا مننژیت؛ بررسی وضعیت بیمار پس از جراحی؛ تعیین داروهای مؤثر با اثربخشترین دوز و کمترین عوارض منفی؛ در بسیاری از موارد QEEG راهکارهای درمانی نیز ارائه میدهد.
سنجش
سنجش توانمندیهای هنری، ورزشی و شناختی و ذهنی مانند بهره هوشی (IQ)، تمرکز، توجه، میزان هماهنگی ذهن و بدن و .... از آنجا که QEEG به ارزیابی عملکرد مغز میپردازد و نیز توانمندیهای ذهنی هر فرد با عملکرد مغزی او ارتباط مستقیم دارد، لذا با استفاده از این روش میتوان برآوردی از این توانمندیها بهدست آورد.
باتشکر
:: موضوعات مرتبط:
روانشناسی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1772
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0