از دانشمندان سرشناس ایرانی اهل خوزستان بود که در شهر وهیشتاردشیر (اهواز) اقامت داشت، وی درعلوم رياضی، حساب و هندسه، مثلثات، جبر، الابصار و غیره، استادی ماهر و صاحب ابتکار بود.
چون مردی آزاد اندیش و در نژاد ایرانی خويش متعصب بود، با فرقه ملیون همدست شد. زير فشار عمال خلیفه، زادگاه خود را ترک کرد و به مصر رفت و به دربار فاطمیان که یکی از ایرانیان زرتشتی تأسیس کرده بود، پیوست.
ابن هیثم از راه استنساخ کتابهای ریاضی روزگار میگذرانید. کتابهای او در هندسه، حساب، به ویژه کتاب علم البصار در پرتوشناسی، شهرت جهانی دارند. اين کتاب در سدههای میانه اروپا، به لاتين برگردانده شد.
اين دانشمند بزرگ ایرانی به تعريف از اهواز، زادگاهش، کتاب تفضيل اهواز علي بغداد من جهات طبيعيه را نوشت.
کارها
ابن هیثم رسالهای در نور نوشت و ذره بین را کشف کرد. به نسبت زاویه تابش و زاویه انکسار پی برد و اصول تاریکخانه را شرح داد و در مورد قسمتهای مختلف چشم بحث کرد. رسالهٔ نور ابن هیثم نفوذ زیادی در اروپا گذاشت. کارهای وی توسط کمال الدین فارسی پیگیری شد.
بالغ بر بیست اثر بازمانده ابن هیثم ویژه مسائل نجومی است. شهرت ابن هیثم در نجوم بیشتر به سبب تالیف رسالهای است به نام مقاله فی هیئته العالم. ظاهراً این رساله از آثار جوانی او است، زیرا در آن از «پرتوی که از چشم خارج میشود» سخن گفته است و ماه را جسمی صیقلی توصیف کرده که نور خورشید را «باز میتاباند» این دو نظر را وی در المناظر و مقاله فی ضوء القمر رد کرده است این رساله تنها نوشته نجومی ابن هیثم است که در قرون وسطی به غرب راه یافته است. آبراهام هبرایوس آن را به سفارش آلفونسوی دهم، شاه کاستیل (وفات: ۱۲۸۴ میلادی) به اسپانیایی ترجمه کرد و این ترجمه را مترجم ناشناسی (تحت عنوان کتاب جهان و آسمان) به لاتینی در آورد. در این رساله ابن هیثم ثابت میکند که اگر ماه مانند آینهای رفتار کند لازم میآید که سطحی از ماه که نور خورشید را به زمین باز میتابد کوچکتر از سطحی باشد که ما مشاهده میکنیم، پس نتیجه میگیرد که ماه نور عرضی خود را در دریت مانند اجسام منیر، یعنی از همه سطح خود و در همه جهات، گسیل میدارد، این نظر با استفاده از یک ذاتالثقبتین نجومی ثابت میشود.
از این رو وی آسمان را متشکل از مجموعهای از پوستههای کروی (با افلاک) هم مرکز فرض کرده است که بر هم مماسند و درون یکدیگر میچرخند، در داخل ضخامت هر پوسته، که نماینده فلک یکی از سیارات است، پوستههای هم مرکز و خارج از مرکز و کرات کامل دیگری وجود دارد که بترتیب با افلاک خارج از مرکز و افلاک تدیر متناظرند. همه پوسته ها و کره ها سرجای خود و به گرد مرکز خود میچرخند، و از ترکیب آنها حرکت ظاهری سیاره که طبق فرض روی استوای فلک تدویر قرار دارد پدید میآید. ابن هیثم با توصیف دقیق همه حرکاتی که در کار میآیند، در واقع گزارشی کامل و روشن و غیرفنی از نظریه بطلمیوس درباره سیارات ارائه میکند، و همین نکته راز محبوبیت رساله او را آشکار میکند. ایراد ابن هیثم به حرکت پنجم ماه که در فصل پنجم از مقاله پنجم مجسطی بیان شده، بسیار آموزنده است. این اشکال کاملاً از نوع برهان خلف است، زیرا «ثابت میکند» که چنین حرکتی از لحاظ فیزیکی محال است. بطلمیوس فرض کرده بود که هنگام حرکت فلک تدویر ماه بر فلک حامل خارج مرکز آن قطری که از اوج تدویر میگذرد (هنگامی که، مرکز فلک تدویر بر اوج فلک حامل است) طوری میچرخد که همیشه در امتداد نقطهای در روی خط اوج و حضیض است (این نقطه را «نقطه المحاذات» میگویند)؛ به طوری که مرکز دایره البروج در وسط خطی است که این نقطه را به مرکز فلک حامل وصل میکند. این فرض ایجاب میکند که وقتی فلک تدویر یک دور کامل روی فلک حامل خود میچرخد، قطر آن بتناوب، در دو جهت مخالف بچرخد. اما ابن هیثم میگوید که چینین حرکتی را تنها یک کره ایجاد میکند، که بتناوب در دو جهت مختلف میچرخد، یا دو کره که یکی بیحرکت میماند و دیگری در جهت خاص خود میچرخد. چون فرض جسمی با این اوصاف ممکن نیست، بنابراین ممکن نیست که قطر فلک تدویر در امتداد آن نقطه مفروض باشد.
سالها قبل از اینکه عکاسی اختراع شود اساس کار دوربین عکاسی وجود داشت. ابن هیثم در قرن پنجم هجری / یازدم میلادی وسیلهای را به نام جعبه تاریک (camera obscura)را برای مطالعهی خورشیدگرفتگی به کار برده بود.این وسیله، طی جنگهای صلیبی به اروپا راه یافت.اتاقک تاریک، عبارت بود از جعبه یا اتاقکی که فقط بر روی یکی از سطوح آن روزنهای ریز، وجود داشت. عبور نور از این روزنه باعث میشد که تصویری نسبتاً واضح اما به صورت وارونه در سطح مقابل آن تشکیل شود.
این وسیله به شدت مورد توجه نقاشان قرار گرفت و تمامی نقاشان بخصوص نقاشان ایتالیایی قرن شانزدهم از آن برای طراحی دقیق منظره ها و ملاحضه دورنمایی صحیح استفاده میکردند، به این ترتیب که کاغذی را بر روی سطح مقابل روزنه قرار میدادند و تصویر شکل گرفته را ترسیم میکردند. این تصاویر بسیار واقعی و از ژرفانمایی (پرسپکتیو) صحیحی برخوردار بود.
ابنهیثم یك تصویر را هم فرافكن (projection) كرده است. وی دستگاهی ساخته بود كه تصویر را بازمیتابانده است بدین گونه نخستین سنگ بنای سینما گزاشته شد. حقیقت داشتن این سخن بعید نیست: ابنهیثم اولین دانشمند جهان است كه سرعت صوت را محاسبه كرده است. او با معیارهای متعارف اندازهگیری در زمان خودش، كه واحد زرع بود، سرعت نور را محاسبه كرد و دور كرهی زمین را اندازه گرفت.وی نخستین کسی است که به بررسی خواص نور پرداخت.
حل مسأله زیر یکی از کارهای معروف او است:
« در صفحه دایرهای به مرکز O و به شعاع R، دو نقطه ثابت B ,A داده میشود. هرگا ه دایره را به مثابه ایینهای فرض کنیم بر آن، نقطهای چون M بیابید که شعاع نورانئی که از A خارج میشود پس از منعکس شدن در نقطه M، بر B بگذرد.»
ابن هیثم این مسأله را با استفاده از یک معادله چهارم و از تقاطع یک هذلولی متساوی القطرین و یک داریره حل
کرده است
باتشکر.
:: موضوعات مرتبط:
مشاهیر ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1912
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0