.
اطلاعات کاربری
دوستان
خبرنامه
آخرین مطالب
لینکستان
دیگر موارد
آمار وب سایت

شخصیت شناسی از روی ابروها

می‌گویند چشم‌ها رازهای شخصیت آدم‌ها را برملا می‌کنند و برای پی‌بردن به افکار و احساسات یک فرد، کافی است در چشم‌هایش خیره شوند. گاهی ابروی فرد مقابل شما، بهتر از هر گوشه‌ای از صورتش، می‌تواند بگوید که هست و چطور زندگی می‌کند.

 

اگر می‌خواهید بدانید که همسر آینده شما، قرار است یک همسر مقدر اما حمايتگر باشد یا اینکه با مهربانی و صمیمیتش به شما آرامش دهد، بهتر است از همین ابتدای کار، به ابروهایش خیره شوید و خود واقعی‌اش را بشناسید.

 

سریع مضطرب می‌شوند

 

ابروهای موشکی: ابروهايي که انتهاي آنها به سمت بالاست و قسمت انتهای چشم فاصله دارد.

 

محققان معتقدند، کسانی که انتهای ابروی‌شان به سمت بالاست، افراد پر جراتی هستند که می‌توانند اضطراب‌شان را کنترل کنند و از پس موقعیت‌های سخت بر بیایند. البته روحیه خوب آنها هم در این زمینه به یاری شان می‌آید، زيرا نشاط و شادمانی از اجزای اصلی شخصیت آنهاست.

اگر انتهای ابروی کسی دچار افتادگی باشد، می‌توان گفت که شخصیت پیچیده ای دارد. مضطرب بودن و غیرقابل کشف بودن، ویژگی تمام کسانی است که فارغ از شکل اصلی ابرو، ابروهایی با انتهای افتاده دارند. این آدم‌ها بخش زیادی از انرژی شان را برای کنترل خود و جنگیدن با درون‌شان صرف می‌کنند و یک موضوع ساده که بسیاری از آدم‌ها به راحتی از کنارش می‌گذرند، می‌تواند برای آنها گران تمام شود و به شدت مضطرب‌شان کند.

 

قدرت خود را به رخ می‌کشند

 

کسانی که ابروهای طاق مانند دارند عاشق این هستند که قدرت را در دست داشته باشند و دوست دارند برهمه چیز نظارت و اشراف داشته باشند. البته گاهی با این ویژگی به خودشان هم آسیب می‌زنند، اگر بخواهید توجه این افراد را جلب کنید، نیاز به انجام کار خاصی ندارید، فقط کافی است، این تصور را به صاحبان ابروهای هفت مانند القا کنید «همه چیز در کنترل و زیر نظر شماست!

 

منطقی نه احساساتی

ابروهای خطی: ابروهایی که مثل 2 خط صاف در صورت کشیده شده‌اند.

 

صاحبان آنها افرادي متفکر و منطقی هستند. اگر می‌خواهید آنها را برای پذیرش یک موضوع قانع کنید، بهتر است از دلایل محکم و منطقی کمک بگیرید و به احساسات و اشک و آه متوسل نشوید. البته آنها در کنار منطقی و محکم بودن، گاهی هم لجباز به نظر می‌رسند و می‌توانند شما را با این ویژگی آزار دهند. اما باید بپذیرید که چنین افرادی قصد آزردن شما را ندارند و تنها همانی که هستند را به نمایش می‌گذراند.

 

پژوهشگران در بررسی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که داشتن ابروی صاف و مستقیم، نشانگر اندیشمندي، متفکري و ایده‌گرایی فرد است. آنها می‌گویند، صاحبان این ابروها به آنچه دارند قانع نمی شوند و همیشه دوست دارند از لحاظ شخصیتی و سبک زندگی، بالاتر بروند.

 

مغرور و مرموز

ابروهای طاق مانند: ابروهایی که ضخامت متوسطی دارند و مثل یک طاق وسط‌شان بالا آمده است.

 

از نظر پژوهشگران، صاحبان این ابروها با اعتماد به نفس هستند. اما گاهی لازم است فاصله‌تان را با آنها حفظ کنید، زيرا می‌توانند در عین جذابیت، آدم‌های مرموز و آب زیر کاهی باشند. آنها عاشق این هستند که قدرت را در دست داشته باشند و دوست دارند برهمه چیز نظارت و اشراف داشته باشند. البته گاهی با این ویژگی به خودشان هم آسیب می‌زنند، چراکه اگر گمان کنند کار از دست‌شان در رفته است، به شدت مضطرب و افسرده می‌شوند.

 

اگر بخواهید توجه این افراد را جلب کنید، نیاز به انجام کار خاصی ندارید، فقط کافی است، این تصور را به صاحبان ابروهای هفت مانند القا کنید «همه چیز در کنترل و زیر نظر شماست!»

 

آنها موفق می‌شوند

ابروهای گره خورده: ابروهای نزدیک به چشم که با کمی فاصله از بالای چشم رشد کرده‌اند.

 

صاحبان این ابروها، آدم‌های جدی و با اراده‌ای هستند که می‌خواهند حق شان را از زندگی بگیرند. آنها خیلی خوب می‌توانند روی موضوعات تمرکز کنند و به همین دلیل در کارهایی که محدودیت زمانی ندارند اما سخت و پیچیده هستند، بیشتر از دیگران موفق می‌شوند. به عبارت دیگر، اگر زمان کافی برای انجام یک کار را به آنها بدهید، همیشه از بهترین راه و به بهترین شکل آن را انجام می‌دهند، چراکه تمرکز بالای این افراد، باعث می‌شود در حل معماها، یک سر و گردن از بقیه آدم‌ها بالاتر باشند. این درحالی است که صاحبان ابروهای پیوسته، آدم‌های متفکری هستند که همیشه ایده‌های جالبی در سر دارند. این افراد تا زمانی که در مورد مسئله ذهنی شان به نتیجه نرسند، دست بردار نیستند و حتی به خاطر آن، از خواب و استراحت‌شان هم صرف نظر می‌کنند.

 

محققان می‌گویند کسانی که از نعمت داشتن چنین ابروهایی بی بهره اند و ابروهای‌شان دور از هم و بافاصله روییده است، شخصیتی ضعیف دارند و آنها برای داشتن زندگی بهتر از دیگران کمک مي‌گيرند و همچنين آدم‌های منزوی و ناپخته‌ای هستند.

 

پای قول‌شان می‌ایستند

ابروهای کمند:ابروهای بلند که ممکن است به شکل كمان، طاق و ... ظاهر شوند.

 

اگر فرد مقابل شما ابرویی بلند داشته باشد، احتمالا آدم کوشایی است که به سادگی دلسرد نمی‌شود. این قانون فارغ از شکل اصلی ابرو، در مورد تمام کسانی که ابروی بلند دارند صادق است و محققان معتقدند، صاحبان آنها از ثبات شخصیت برخوردارند. از نظر پژوهشگران، شما به راحتی می‌توانید به این افراد تکیه کنید و از حرفی که به شما زده‌اند یا قولی که داده‌اند مطمئن باشید، زيرا آنها با تمام وجود سعی می‌کنند اطرافیان‌شان را ناامید نکنند.

 

برخلاف ابروکمندها محققان می‌گویند، افرادی که ابروی کوتاه دارند، خیالاتی و رؤیا پردازند و به جای آنکه واقعیت را بپذیرند، ترجیح می‌دهند در دنیای ذهنی شان زندگی کنند. آنها معتقدند، صاحبان ابروی کوتاه برخلاف کسانی که ابروی بلند دارند، شخصیتی متزلزل و نااستوار دارند و کمتر می‌توانید روی حرف‌شان حساب کنید.

 

مرتب و منظم

پهن و مرتب: ابروهای صاف، پهن و مرتب که زیادی بلند هستند.

 

صاحبان این ابروها، در کارشان متخصص و توانمند هستند، آنها همیشه مرتب‌اند و برای کارهای‌شان برنامه‌ریزی دارند. صاحبان ابروهای صاف و پهن، بااقتدار و جدی هستند. بررسی‌های دیگری نشان داده ابروهاي پرپشت، نشانه تحرک زياد و پرانرژي بودن صاحبانش است. اما اگر ابروها زیادی پر باشند، احتمالا صاحب‌شان فردی حساس است. در زمان وقت‌گذرانی با او، حسابی به این فرد حساس توجه کنید، چون ممکن است خیلی زود از شما برنجد.

برخلاف آنها، کسانی که ابروهای نازک دارند، اغلب از اعتماد به نفس اندکی هم برخوردارند. این افراد به سادگی از پس مشکلات زندگی شان بر نمی‌آیند، چراکه حتی اگر توان حل آنها را داشته باشند، گمان می‌کنند در انجام آن کار ناتوان هستند.

 

محققان می‌گویند، افرادی که ابروی کوتاه دارند، خیالاتی و رؤیا پردازند و به جای آنکه واقعیت را بپذیرند، ترجیح می‌دهند در دنیای ذهنی‌شان زندگی کنند. آنها معتقدند، صاحبان ابروی کوتاه برخلاف کسانی که ابروی بلند دارند، شخصیتی متزلزل و نااستوار دارند و کمتر می‌توانید روی حرف‌شان حساب کنید.

 

پر از نیرو و نشاط

ابروهای کمانی: ابروهایی که ضخامت‌شان در حد متوسط است و مثل کمان هلالی هستند.

 

صاحبان این ابروها فریبنده هستند. اگر زنی چنین ابرویی را در چهره داشته باشد، توجه خواستگاران زیادی را به خود جلب می‌کند و اگر ابروهای مردی به این شکل باشد، احتمالا لطفات و مهربانی جزئی از خصوصیات اصلی اوست. بررسی‌های گروه دیگری از محققان نشان داده‌اند که ابروهاي کماني نشانه نيرو و نشاط صاحبانش است. این محققان می‌گویند، کسانی که صاحب ابروهای قوس‌دار هستند، دوستانه، گرم و زود جوشند و با هر شخصیتی کنار می‌آیند. اگر به دنبال فردی هستید که لحظه‌های تنهایی‌تان را پر از هیجان و شادی کند، صاحبان ابروهای کمانی بهترین گزینه برای شما هستند.

 

اما اگر به دنبال یک همسر مقتدر می‌گردید که بتواند بدون دخالت شما از پس همه مشکلات زندگی بربیاید، بهتر است دور خواستگارهایی که ابروی کمانی دارند را خط بکشید. چون آنها بیش از حد مهربان و صلح‌طلب هستند و حتی نمی‌توانند یک مورچه را بیازارند.

منبع:مجله سیب سبز



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1552
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

چقدر هیجان نیاز دارید؟

هر یک از جملات زیر دو پاسخ دارند، الف و ب. پاسخی را انتخاب کنید که بیشتر به عقیده و نظر شما نزدیک است.

 

در زندگیتان به چقدر هیجان نیاز دارید؟

الف- مهمانی های شلوغ و پرهیاهو را دوست دارم.

ب – از مهمانی های آرامی که افراد با هم مکالمات دوستانه دارند لذت می برم.

 

الف- تماشای فیلمی را که قبلا دیده ام دوست ندارم.

ب – بعضی فیلم ها را دوست دارم برای بار دوم و حتی سوم ببینم.

 

الف- معمولا آرزو می کنم ای کاش کوهنورد بودم.

ب – نمیتوانم افرادی که جانشان را به خطر می اندازند و به کوهنوردی می روند درک کنم.

 

الف- از بوی عطر و ادکلن خوشم نمی آید.

ب – از عطرهایی که بوی طبیعت می دهند لذت می برم.

 

الف- از دیدن چهره های همیشگی و ارتباط با افرادی که از قبل آنها را می شناسم خسته می شوم.

ب – از ارتباط با دوستان قدیمی لذت می برم.

 

الف- دوست دارم مکان های جدیدی در شهر یا خارج شهر را خودم شخصا پیدا کنم حتی اگر به خاطر این کار گم شوم.

ب – اگر در مکانی باشم که با آنجا آشنایی نداشته باشم دوست دارم یک راهنما داشته باشم.

 

الف- اگر بتوانی رفتار و گفتار کسی را پیش بینی کنی حتما او انسان خسته کننده ای است.

ب – از افرادی که با حرف ها یا رفتارشان دیگران را آزرده می کنند خوشم نمی آید.

 

الف- از فیلم هایی که می توانم پایان آنها را پیش بینی کنم خوشم نمی آید.

ب – برایم فرقی نمی کند فیلمی که می بینم قابل پیش بینی باشد یا غیرقابل پیش بینی.

 

الف- دوست دارم سیگار را برای یک بار هم که شده امتحان کنم.

ب – هرگز حاضر نیستم سیگار را حتی برای یک بار امتحان کنم.

 

الف- دوست دارم داروهای جدیدی را که کشف می شوند و در درمان بیماری ها موثرتر از نمونه های قبلی هستند، به هر قیمتی امتحان کنم.

ب – دوست ندارم داروهایی را که ممکن است عوارض جانبی داشته باشند، مصرف کنم.

 

الف- گاهی اوقات دوست دارم کارهایی را که کمی خطرناک هستند انجام دهم.

ب – یک فرد محتاط و حساس از کارهای خطرناک اجتناب می کند.

 

الف- دوست دارم غذاهایی را که تا به حال نخورده ام امتحان کنم.

ب – معمولا غذاهایی را سفارش می دهم که از طعم و مزه آنها اطمینان دارم.

 

الف- تماشای فیلم های شخصی و خانوادگی خسته کننده است.

ب – از دیدن فیلمهای شخصی و خانوادگی لذت می برم.

 

الف- ورزش اسکی را دوست دارم

ب – از اسکی خوشم نمی آید.

 

الف- از اسکی روی آب واقعا لذت می برم.

ب – دوست ندارم اسکی روی آب را حتی امتحان کنم.

 

الف- دوست دارم بدون هیچ برنامه ریزی قبلی به سفر بروم.

ب – دوست دارم در سفر همه چیز مطابق برنامه ریزی های قبلی پیش برود.

 

الف- دوست دارم با کسانی که هیچ شناختی از آنها ندارم ارتباط دوستی برقرار کنم تا با افراد جدید بیشتری آشنا شوم.

ب – دوست دارم با افراد شناخته شده دوست شوم.

 

الف- دوست دارم پرواز با هواپیما را بیاموزم.

ب – دوست ندارم پرواز با هواپیما را بیاموزم.

 

الف- شیرجه رفتن در آب را دوست دارم.

ب – از تماشای سطح دریا بیشتر از عمق آن لذت می برم.

 

الف- از افرادی که خیلی سریع با همه ارتباط صمیمانه و نزدیک برقرار می کنند، خوشم می آید.

ب – به نظرم بهتر است از کسانی که خیلی سریع با همه ارتباط صمیمانه برقرار می کنند کمی فاصله بگیرم تا خوب آنها را بشناسم.

 

الف- دوست دارم پرش با چتر نجات را تجربه کنم.

ب – دوست ندارم هرگز بیرون از هواپیما در آسمان باشم.

 

الف- دوست دارم با کسانی دوست باشم که پرهیجان و غیرقابل پیش بینی هستند.

ب – ارتباط با افراد منطقی و قابل پیش بینی را بیشتر دوست دارم.

 

الف- از تجربیات جدید استقبال می کنم حتی اگر خطرناک و ترسناک باشند.

ب – از تجربیات پرهیجان و جدید خوشم نمی آید.

 

الف- معمولا زیبایی آثار هنری را در رنگ های متضاد و نزدیکی به آثار هنری جدید می دانم.

ب – تاثیرگذاری نقاشی واقعی در شفافیت و هماهنگی رنگ های آن است.

 

الف- اگر بخواهم خارج از خانه وقت بگذرانم خسته می شوم.

ب – گذران وقت خارج از خانه در محیط های آشنای همیشگی را دوست دارم.

 

الف- پرش از کوه را دوست دارم.

ب – دوست ندارم جایی بایستم که ارتفاع زیادی داشته باشد.

 

الف- دوست دارم با کسانی ارتباط برقرار کنم که توانایی های فیزیکی عجیبی داشته باشند.

ب – دوست دارم با کسانی ارتباط برقرار کنم که با من عقاید مشترکی دارند.

 

الف- بدترین خصلت اجتماعی کسل کننده بودن است.

ب – بدترین خصلت اجتماعی جسور بودن است.

 

الف- آرزو دارم با هواپیمای جت شخصی ام به دور دنیا سفر کنم.

ب – حتی اگر خیلی ثروتمند بودم هرگز برای خودم هواپیمای جت نمی خریدم.

 

الف- افراد شوخ طبع را دوست دارم حتی اگر گاهی دیگران را آزار دهند.

ب – افرادی که با شوخی هایشان دیگران را ناراحت می کنند دوست ندارم.

 

الف- از تماشای قسمت های ترسناک در فیلم ها لذت می برم.

ب – از تماشای فیلم های ترسناک بیزارم.

 

الف- هر کسی باید مطابق سلیقه خودش لباس بپوشد حتی اگر واکنش های مخالفی دریافت کند.

ب – افراد باید مطابق با قوانین اجتماعی لباس بپوشند و ظاهرشان را آراسته کنند.

 

الف- دوست دارم مسافرت های بلندمدتی از طریق دریا داشته باشم.

ب – سفر دریایی حماقت است.

 

الف- اصلا نمی توانم افراد آرام و کسل کننده را تحمل کنم.

ب – در هر فردی می توانم نکته جالب و مثبتی پیدا کنم.

 

برای محاسبه امتیازات خود در این آزمون کافی است ببینید به چند مورد از جملات پاسخ «الف» داده اید، بعد تمام آنها را با یکدیگر جمع بزنید، حد میانه در این آزمون 17 است. اگر امتیازتان بالاتر از 17 است شما فردی هستید که از هیجان در زندگی لذت می برید و با سکون و آرامش میانه ای ندارید. معمولا این ویژگی در مردان بیشتر از زنان دیده می شود و مردان کمی بیشتر از زنان به دنبال فعالیت های پرهیجان می روند و از خطر کردن بیشتر لذت می برند.

 

روانشناسان بیش از 20 سال در مورد هیجانات و ارتباط آنها با شخصیت افراد تحقیق و بررسی کرده اند. به اعتقاد آنها تمایل افراد به هیجانات یکی از مهمترین ویژگی هایی است که افراد را از یکدیگر متمایز می کند.

 

همچنین آنها دریافته اند که این ویژگی تا حد زیادی ژنتیکی است درست مانند هوش، به این ترتیب والدینی که از هیجان لذت برده و خطر می کنند معمولا فرزندانی دارند که مشابه آنها می شوند و زندگی پرهیجان را دوست دارند. افرادی که در قسمت ماجراجویی امتیاز بالاتری به دست آورده اند.

 

معمولا دوست دارند فعالیت هایی داشته باشند که تا حدی ریسکی هستند مانند صخره نوردی، اسکی یا جت اسکی، همواره به دنبال کسب تجربیات جدید هستند و برایشان تفاوتی ندارد که این تجربیات، هیجان و خطر دارند یا نه.

 

به عنوان مثال ممکن است آنها داوطلبانه حاضر شوند تا کسی آنها را هیپنوتیزم کند یا به کلاس های مدیتیشن بروند فقط به این دلیل که می توانند کار جدیدی را تجربه کنند. این افراد دوست دارند هر سال به مکان هایی سفر کنند که قبلا آنها را ندیده اند حتی اگر سفر به مکان های قبلی برای آنها بسیار بهتر باشد، سفر به مکان های جدید صرفا به این دلیل که می تواند تجربه جدیدی بوده و هیجان انگیزتر باشد برای این افراد جذابتر است.

 

دوستان زیادی دارند چون می خواهند همواره افراد جدید را تجربه کنند. از تجربه کردن موقعیت های غیرقانونی ترسی ندارند هر چند که این تجربیات بسیاری اوقات برای آنها مشکل ساز می شود. این گروه افراد همانگونه که در تست هم دیدید از استعمال دخانیات لذت می برند. از اینکه همه چیز مطابق قانون باشد خسته می شوند اما برعکس آنها، شخصیت هایی هستندکه معمولا از تجربیات جدید استقبال نمی کنند، از برنامه های روزمره و ثابت به آرامش می رسند و موقعیت های پرهیجان و خطرناک را نمی توانند تحمل کنند.

 

ماجراجویی مزایا و معایب خود را دارد. افرادی مانند آرمسترانگ در این گروه جای دارند. آنها به دنبال کشفیات جدید هستند و دوست دارند و زمین و آسمان ها را بشکافند. آنها از تجربه کردن امور جدید و متفاوت ترسی ندارند، از طرف دیگر اگر نتوانند در اجتماع به شأن قابل قبولی برسند به دلیل ویژگی ها و تمایلات خاصی که دارند با مشکلات جدی مواجه می شوند. از آنجا که این ویژگی معمولا در افراد ثابت است باید به گونه ای آموزش ببینند که بیاموزند در موقعیت های مختلف زندگی تصمیم های درستی بگیرند. به عنوان مثال هنگام انتخاب همسر باید کاملا مراقب باشند با افرادی مانند خودشان یا تا حد زیادی شبیه خودشان ازدواج کنند تا در زندگی مشترک به مشکل برنخورند.

 

انتخاب شغل نکته دومی است که باید هنگام تصمیم گیری ها در نظر داشته باشند، کسی که دوست دارد آرامش و ایمنی در زندگی داشته باشد معمولا مشاغلی مانند معلمی یا استادی دانشگاه را انتخاب می کند که هیجان چندانی ندارد اما کسی که در زندگی هیجان می طلبد چنین مشاغلی را خسته کننده می داند و حتی اگر در آنها مشغول به کار شود نمی تواند مدت زیادی دوام بیاورد.

 

زمانی که امتیازات خود را در این آزمون محاسبه کردید بهتر می توانید شخصیت واقعی خود را بشناسید و مطابق با آن در تصمیم گیری های زندگی دقت بیشتری داشته باشید.

منبع : موفقیت

 



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1919
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

آیا شما هم تنبل هستید؟

 

تنبلي از آن مشكلاتي است كه همه ما با آن دست به گريبان هستيم، عده‌اي از ما مي‌توانيم بر آن غلبه كنيم براي همه ما پيش آمده كارهايمان را از امروز به فردا مي‌اندازيم. دلايل زيادي هم مي‌توانيم براي اين تصميم‌مان بياوريم. از سردرد گرفته تا مشغله‌هاي روزانه اما اين دلايل فقط به يك نقطه ختم مي‌شوند؛ تنبلي! براي اينكه متوجه شويد شما آدم تنبلي هستيد يا خير، تنها كافي است به اين سؤال پاسخ دهيد: آيا كار نيمه‌تمام داريد؟ اگر جواب‌تان مثبت است به‌طور قطع شما هم جزو انسان‌هاي تنبلي هستيد كه به بهانه‌هاي مختلف از زيركار فرار مي‌كنند.

 

شما جزو كدام دسته از تنبل‌ها هستيد؟

اصولا كساني كه در انجام كارهايشان موفق نمي‌شوند، بهانه‌هاي زيادي مي‌آورند. اولين قدم برای غلبه بر تنبلی، پيدا كردن بهانه‌اي است كه براي فرار از كار مي‌تراشيد.

 

1. دوست ندارم اين كار را انجام بدهم!

بله، بدون‌شك، كاري كه شما از انجام دادنش لذت نمي‌بريد، جزو كارهاي عقب‌افتاده شماست. اما آيا با گذشت زمان خوشايندتر مي‌شود؟ یا برعكس هرقدر شما زمان بيشتري را تلف كنيد، وضع بدتر خواهد شد. از آن گذشته وجدان راحتي هم نخواهيد داشت. با خودتان صادق باشيد، آيا مايل نيستيد فردا صبح كه از خواب بيدار شديد خبري از اين كار غيرقابل تحمل نباشد؟

 

اگر شما جزو گروه اول بهانه‌هاي متداول هستيد، پس:

شما فردي هستيد كه ميل به پذيرفتن حقايق ندارد و به قول معروف از شنيدن حرف راست ناراحت مي‌شويد. بيشتر در رؤيا زندگي مي‌كنيد و دوست داريد اصولا همه‌چيز طبق ميل شما پيش برود. روحيه حساسي داريد و اهل جنگ و بحث نيستيد و به دنبال يك زندگي آرام و بي‌دغدغه هستيد.

 

2.حالا حوصله ندارم انجام بدم...

اگر بهانه شما اين است، بايد به خود ثابت كنيد كه بنده، عقيده روحيه و ميل خود نيستيد. نقطه شروعي مشخص كنيد، نفس عميقي بكشيد و شروع كنيد. مطمئنا وقتي تصميم محكم مي‌گيريد روحيه شما به كلي تغيير مي‌كند. بي‌ميلي شما ناشي از كاري كردن نيست، برعكس آن ناشي از كاري نكردن است، بنابراين راه مبارزه با بي‌ميلي و بي‌حالي فعال شدن آن است.

 

اگر جزو گروه دوم بهانه‌هاي متداول هستيد، پس:

شما از آن دسته آدم‌هايي هستيد كه احتياج به يك نيروي محركه براي پيشرفت دارد. علاقه زيادي به ايجاد زندگي مشترك نداريد اما زندگي مشترك مي‌تواند همان نيروي محركه‌اي باشد كه به آن نياز داريد. به آينده فكر نمي‌كنيد و بيشتر در زمان حال زندگي مي‌كنيد. خاطرات‌تان را به‌راحتي فراموش مي‌كنيد، زياد مي‌خوابيد و از غذا خوردن لذت مي‌بريد.

 

3. سرم درد مي‌كند

اين بهانه ممكن است درست باشد اما به‌جاي کنار گذاشتن كار، دليل سردرد خود را پیدا کنید. اگر سردرد شما ناشي از استرس در ارتباط با فعاليت به‌خصوصي بود، مثلا اگر هربار مي‌خواهيد كاري را شروع كنيد سردرد مي‌گيريد، سعي كنيد علت اصلي اين استرس را بيابيد. وقتي فهميديد كه چرا از انجام اين كار به‌خصوص ناراحتيد، به جاي كنار گذاشتن کار، با آن برخورد كنيد. اما فراموش نكنيد كه در بسياري از موارد بهترين راه برخورد با استرس سردرد، روبه‌رو شدن با كار نگران‌كننده است.

 

اگر جزو گروه سوم بهانه‌هاي متداول هستيد، پس:

شما خيلي احساساتي هستيد. عاشق رنگ‌هاي شاد و طبيعت هستيد. زندگي ماشيني با روحيات شما خيلي سازگاري ندارد، انسان مهرباني هستيد اما بايد مراقب باشيد تا از مهرباني شما سوء‌استفاده نشود. به اطرافيانتان بيش از حد توجه مي‌كنيد و اين توجه باعث ايجاد نگراني در شما مي‌شود. حضورتان به ديگران آرامش مي‌دهد اما خودتان اين آرامش را تنها از طبيعت مي‌توانيد دريافت كنيد.

 

4. فعلا سرم شلوغ است

اين هم يكي از آن توجيهات بسيار متداول كساني است كه انجام كارهايشان را به بعد موكول مي‌كنند. حتي اگر سرتان به‌راستي هم شلوغ نباشد براي خودتان كار تراشي مي‌كنيد. ظاهرا خشنودكننده هم هست چون مي‌توانيد با اين توجيهات خود را فريب دهيد. در اينگونه مواقع يك سؤال اساسي از خودتان بپرسيد: آيا اهميت كاري كه براي خود تراشيده‌ايد بيشتر از اهميت كاري است كه مدت‌ها نيمه‌تمام رها شده است؟ اگر پاسخ شما مثبت است در اين صورت مانعي ندارد اما در بيشتر مواقع اين پاسخ منفي است.

 

اگر جزو گروه چهارم بهانه‌هاي متداول هستيد، پس:

خيلي آدم مورداعتماد و كمي هم دم‌دمي مزاج هستيد.اطرافيان، شما را انساني خودخواه مي‌نامند اما شما به هيچ‌‌عنوان با اين نظر موافق نيستيد تا جايي كه بتوانيد به ديگران كمك می‌كنيد اما به شرطي كه به كارها و برنامه‌ريزي‌تان لطمه‌اي وارد نشود. مديريت قوي داريد و مي‌توانيد در آن واحد، چندكار را انجام دهيد.

 

5. هنوز فرصت دارم...

بسيار خب، با اين حساب شما مشكلي نداريد، كاري داريد كه بايد انجام دهيد و طبق گفته خودتان فرصت هم داريد، بنابراين مي‌توانيد به سرعت دلخواه خود كار كنيد، نه برده ساعت باشيد و نه تابع تقويم، در اين صورت پيش اطرافيانتان روسفيد مي‌شويد مسلما اگر ببينيد كار ناخوشايندي را به‌راحتي و به سرعت انجام مي‌دهيد در مقام تحسين شما برمي‌آيند.

 

اگر شما جزو گروه پنجم بهانه‌هاي متداول هستيد، پس:

ذاتا بدقول هستيد و به قول معروف همه كارهايتان را در دقيقه 90 انجام مي‌دهيد. حس مسئوليت‌‌پذيري داريد اما اين حس خيلي پررنگ نيست. انساني اجتماعي هستيد و مورداعتماد. جلب رضايت اطرافيان برايتان اهميت دارد، اصولا خوش‌لباس هستيد، از هيجان خوش‌تان مي‌آيد و ترجيح مي‌دهيد زندگي‌تان كمي مهيج باشد اما به‌شرطي كه برايتان ايجاد تنش نكند.

انسان‌هاي تنبل,غلبه بر تنبلی

6. ديرتر هم انجام بدهم اتفاقي نمي‌افتد:

احتمالا اين مرسوم‌ترين توجيه است. اين طرز فكر از اعتمادبه‌نفس شما مي‌كاهد و عادت بدي را تقويت مي‌كند كه مطمئنا روي حل و فصل ساير مشكلات شما هم تاثير نامساعد مي‌گذارد. از سوي ديگر به ياد داشته باشيد كه در بيشتر مواقع ديرتر انجام دادن كارها مي‌تواند ارزش کار را از بین ببرد.

 

اگر جزو گروه ششم بهانه‌هاي متداول هستيد، پس:

دركل‌، آدم بي‌توجهي بوده و نسبت به بسياري مسائل بي‌دقت هستيد. اين بي‌توجهي ممكن است سلامت شما را هم به خطر بيندازد. اهل ريسك كردن نيستيد. فيلم ديدن از تفريحات موردعلاقه شماست. رفيق‌باز هستيد، ترجيح مي‌دهيد در تعطيلات آخر هفته به جاي سفر در خانه بنشينيد. خانواده‌دوست هستيد.

 

7. امروز خيلي دير شده

اين هم بهانه‌ ديگري است تا تنبل‌ها كارهايشان را انجام ندهند. براي اينكه شما را متقاعد كنيم، بهتر است اين جمله را به ياد داشته باشيد كه هيچ‌كس آنقدر وقت ندارد كه تنها از لحظات ايده‌آل استفاده كند. از همه دقايق عمر بايد بهترين استفاده را كرد زيرا به هر صورت گرانبها هستند.

 

اگر شما جزو گروه هفتم بهانه‌هاي متداول هستيد، پس:

ذاتا انسان‌ آرامي هستيد و هروقت بخواهيد كاري را انجام دهيد خيلي وقت و حوصله براي آن صرف مي‌كنيد. عجول نيستيد و اصولا سعي مي‌كنيد از انجام هر كاري لذت ببريد. كمي وسواس داريد اما اين نوع وسواس قابل كنترل است. به نظم علاقه داريد اما براي رسيدن به نظم موردنظرتان كم تلاش مي‌كنيد.

 

8. خيلي سخت است

اگر به اين بهانه دست از كار بكشيد واقعا مشكل تنبلي داريد. اما در چنين شرايطي به ياد داشته باشيد كه شما پيش از اين هم كارهاي دشواري را انجام داده‌ايد. از آن گذشته آيا اگر حالا اين كار را انجام ندهيد ساده‌تر مي‌شود؟ هرگز اجازه ندهيد كه دشواري كار مانع از اقدام شما شود. به هر زحمت كه شده از خود بپرسيد با به تاخير انداختن كار چه نصيب شما مي‌شود؟

 

اگر جزو گروه هشتم بهانه‌هاي متداول هستيد پس:

شما انسان راحت‌طلبي هستيد. به خوردن غذاهاي فست‌فودي علاقه‌مند هستيد، وقتي به خريد برويد از اولين مغازه تمام آنچه نياز داريد را خريداري مي‌كنيد. سختگير نبوده و اهل جروبحث كردن با اطرافيان‌تان نيستيد. خوش‌سليقه و به انجام كارهاي هنري علاقه‌مند هستيد. از طرفداران زندگي مدرن هستيد و از تكنولوژي استقبال مي‌كنيد.

 

9. نمي‌دانم از كجا شروع كنم؟

گاهي اوقات كارهايي كه نيمه‌تمام رها شده‌اند به‌قدري زياد هستند كه نمي‌دانيد از كجا بايد شروع كرد و به بهانه اينكه نمي‌توانيد در اين مورد تصميم بگيريد از انجام آن طفره مي‌رويد. بايد سعي كنيد كارتان را به اجزاي كوچك‌تر تقسيم كنيد و يك به يك آنها را انجام دهيد. اين را به خاطر داشته باشيد كه نه تنها شما، بلكه هيچ كسي قادر نيست كارهاي تلمبار شده را يك جا و با هم انجام دهد.

 

اگر جزو گروه نهم بهانه‌هاي متداول هستيد، پس:

شما كمي فراموشكار هستيد اما اين مشكل خيلي جدي نيست. خوشفكر هستيد و همه‌چيز را در ذهن خودتان دسته‌بندي مي‌كنيد. هم اهل خانواده هستيد و هم دوستان زيادي در اطرافتان داريد اما اين دو گروه هيچ‌وقت با هم يكي نمي‌شوند. دركل روابطي تعريف شده داريد. از انجام بازي‌هاي فكري لذت مي‌بريد. خيلي از مكان‌هاي تفريحي شلوغ خوش‌تان نمي‌آيد اما گذراندن تعطيلات دركنار اعضاي خانواده از علايق شماست.

 

10. اول كمي‌ غذا مي‌خورم بعد شروع مي‌كنم

اين كار اشتباهي است، شما مي‌خواهيد به اصطلاح گرسنگي‌تان را برطرف كنيد اما درحقيقت وضع را از آنچه بوده خراب‌تر مي‌كنيد. بايد سعي كنيد وعده غذايي يا تنقلاتي را كه قصد خوردن آن را داريد به بعد از كار ناتمام‌تان موكول كنيد. در غير اين صورت مطمئنا بعد از رفع گرسنگي‌تان احتياج به استراحت خواهيد داشت و اگر همين‌طور پيش برويد كار به جايي خواهد رسيد كه امروز هم كار نيمه‌تمام‌تان را انجام نخواهيد داد.

 

اگر جزو گروه دهم بهانه‌هاي متداول هستيد، پس:

خوابيدن براي شما يكي از لذت‌هاي زندگي است. دركل انساني هستيد كه تفريحات را خيلي دوست دارد و براي آن برنامه‌ريزي مي‌كند. از نظر اخلاقي تاحدودي به سنت‌ها پايبند هستيد اما آنها را به چشم قوانين نگاه نمي‌كنيد. اهل ريسك كردن هستيد و دوست داريد زندگي‌تان كاملا مهيج باشد.

 

11. تلويزيون برنامه جالبي دارد

خيلي‌ها اعتقاد دارند كه تلويزيون وسيله‌اي براي تلف كردن وقت است كه البته ممكن است شما با اين گفته موافق نباشيد اما لحظه‌اي با خودتان صادق باشيد، جانبدارانه راجع به تلويزيون (اين پديده محبوب) قضاوت نكنيد، در اين صورت خواهيد ديد كه تلويزيون مسئول بسياري از كارهاي ناتمام مانده و مسئول بسياري از تنبلي‌هاست.

 

اگر جزو گروه يازدهم بهانه‌هاي متداول هستيد، پس:

خصلت ماجراجو بودن از بارزترين ويژگي‌هاي شماست. البته توجه داشته باشيد كه حس كنجكاوي در شما باعث بروز اين خصوصيت شده است. عاشق سفر كردن هستيد و كمي هم بي‌احتياط. زياد به سلامت جسم‌تان اهميت نمي‌دهيد اما از روحيه خوب و شادي برخورداريد و اين شادي و انرژي را مي‌توانيد به‌راحتي به اطرافيان‌تان منتقل كنيد.

 

12. تا خواستم شروع كنم تلفن زنگ خورد

احتمال وقوع اين اتفاق به حدي ضعيف است كه باورش مشكل خواهد بود، بنابراين در بيشتر مواقع شما منتظر تماس مي‌شويد و اگر هم كسي با شما تماس نگيرد مطمئنا دليل ديگري را جايگزين ‌آن خواهيد كرد. اين بهانه‌اي نيست كه شما بتوانيد با عنوان كردنش كسي را قانع كنيد و از زير كارتان فرار كنيد. حتي اگر در مواقعي چنين شرايطي هم پيش بيايد به‌راحتي مي‌توانيد با جواب ندادن به تلفن اين مشكل‌تان را حل كنيد.

 

اگر جزو گروه دوازدهم بهانه‌هاي متداول هستيد، پس:

شما فردي منفعت‌طلب هستيد و به دنبال آرامش و آسايش اما براي به‌دست آوردن آن كوچك‌ترين تلاشي انجام نمي‌دهيد. به‌دنبال ماديات هستيد و پول در زندگي‌تان نقش مهمي را ايفا مي‌كند. دوستان زيادي داريد اما با هيچ‌كدام صميمي نيستيد. زود عصباني مي‌شويد اما قلبي مهربان داريد. عكس‌العمل شما در برابر مسائل پيش آمده بيش از حد و كمي با اغراق است.

منبع:مجله زندگی ایده آل



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1617
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : چهار شنبه 2 مرداد 1392
.

جوانی در سیره اهل‌بیت (ع)


نوگرایى و نوجویى از ویژگی هاى جوان است. جوان دوست دارد خود را نشان دهد و مورد توجه دیگران واقع شود. والدین باید این‏ واقعیت را بپذیرند ، در حد امكان به خواسته‏ هاى معقول جوان پاسخ‏ مثبت دهند و از سختگیرى و نه گفتن ‏هاى غیر ضرورى كه به كدورت‏ جوان مى ‏انجامد ، بپرهیزند.

 

شیوه ‏هاى تربیت جوان

عبادت

 

روش درك واقعیات جوانى

 

بى تردید جوانى از حساس ترین و پرمخاطره ترین دوران زندگى است. جوان با همه توانای یها ، به خاطر حساسیت مقطع سنى ، مشكلات ، كمبودها و واقعیات انكار ناپذیر دارد. عدم درك جوان و بى ‏توجهى به واقعیات طبیعى ‏اش چه بسا ، به جاى تربیت ، سبب گمراهى ‏جوان مى ‏شود. بدین جهت ، باید متولیان امر تربیت جوان را موردتوجه قرار دهند ، واقعیاتى كه اشاره به برخى از آنها سودمند مى ‏نماید :

الف) شدید بودن غریزه جنسى : شدید بودن غریزه جنسى از واقعیات ‏انكار ناپذیر دوره جوانى است. این غریزه در جوان طوفانى است. بویژه امروزه كه جوانان اولین هدف تهاجم فرهنگى ‏اند و زمینه ‏هاى ‏تحریك غریزه جنسى در آنان بیشتر مهیا است.

ب) محدودیت آگاهى و تجارب : جوان به تدریج ‏به اطلاعات و آگاهی ها دست مى ‏یابد و اندوخته ‏هاى ناقص خود را تكمیل مى ‏كند. توجه ‏والدین و مربیان به محدودیت معلومات مفید و تجارب عملى جوان ‏سطح توقعات آنان را كاهش مى دهد و معتدل مى ‏سازد. على(ع) مى ‏فرماید: «نادانى جوان معذور و علم و آگاهى ‏اش محدوداست.» (1) بدین سبب اندیشه و نظر سنجیده كهنسالان از نیروى جوان برتراست.

ج) تكامل تدریجى عقل : جوان در مسیر تكامل عقلى است و اندیشه ‏اش به تدریج تكامل ‏مى ‏یابد. على(ع) مى‏ فرماید : «انسان تا 28 سالگى درحال تكامل ‏عقلى است.» آن حضرت همچنین مى ‏فرماید : «عقل جوان در 35 سالگى ‏به نهایت كمال خود مى‏ رسد و آنچه پس از آن به دست مى ‏آورد ، تجربه است.» (2) بدین سبب باید در حد معقول از جوان انتظار داشت‏ و این ویژگى را در رفتار و موضعگیری هایش مورد توجه قرار داد. این وضعیت ، به ویژه تا سن 18 سالگى ، بیشتر آشكار است. على (ع) مى ‏فرماید : «پیوسته عقل و حماقت‏ با یكدیگر در تعارضند تا اینكه شخص به 18 سالگى مى ‏رسد. در این هنگام ، یكى بر دیگرى‏ پیروز مى ‏شود.»

د) جنون جوانى : جنون جوانى یكى از بیماری هاى روانى است كه هنگام بلوغ در برخى ‏از جوانان آشكار مى شود.

رسول گرامى اسلام مى فرماید : «جوانى ‏شعبه ‏اى از دیوانگى است.» مستى جوانى حالت دیگرى است كه دراین مقطع سنى پدید مى ‏آید. على (ع) انواع مستى را چهار نوع شمرده ، مى ‏فرماید :

«شایسته است انسان عاقل خویشتن را از مستى ثروت و مستى قدرت و مستى علم و مستى تمجید و چاپلوسى مستى جوانى دورنگاه دارد ، زیرا هریك از این مستى‏ ها بادهاى مسموم و پلیدى دارد كه عقل را مى‏ رباید و آدمى را سبك مى ‏سازد.» (3)

ه ) نوگرایى و شیك پوشى : نوگرایى و نوجویى از ویژگی هاى جوان است. جوان دوست دارد خودرا نشان دهد و مورد توجه دیگران واقع شود. والدین باید این‏ واقعیت را بپذیرند ، در حد امكان به خواسته‏ هاى معقول جوان پاسخ‏ مثبت دهند و از سختگیرى و نه گفتن ‏هاى غیر ضرورى كه به كدورت‏ جوان مى ‏انجامد ، بپرهیزند. على (ع) همراه قنبر به بازار رفت و از فروشنده‏ اى پرسید : آیا دو لباس به قیمت پنج درهم دارید ؟ مرد پاسخ داد : آرى ، اى امیرمومنان. با این پاسخ حضرت دریافت‏ كه فروشنده وى را شناخته است.

پس آنجا را ترك گفت ، نزد دیگرى رفت و همین پرسش را تكراركرد. فروشنده دوم جواب داد : آرى ، دو لباس دارم ، یكى بهتر است و سه درهم مى ‏ارزد و دیگرى دو درهم. حضرت آنها را خرید و لباس سه ‏درهمى را به قنبر داد. قنبر گفت : شما به آن سزاوارترید ، شمابالاى منبر مى ‏روید و خطبه مى ‏خوانید.

حضرت فرمود : «انت‏شاب و لك شره الشباب ... ، تو جوانى و میل‏ جوانى دارى. من از پروردگارم شرم دارم و خود را بر تو ترجیح ‏دهم.» (4) طبق این روایت على (ع) به خاطر جوانى قنبر و میل جوان ‏به نوپوشى لباس بهتر و گران تر را به او داد.

مشورت كردن با جوان نشان دهنده احترام به اوست ؛ زیرا سبب مى ‏شود بیشتر براى خود ارزش قائل شود ، بیشتر احساس ‏مسوولیت كند و در نتیجه در راه تربیت ‏خود بیشتر بكوشد

روش احترام و مسوولیت دادن به جوان :

احترام به شخصیت جوان و مسوولیت دادن به او از شیوه ‏هاى مهم‏ تربیتى شمرده مى ‏شود. جوان ، با همه مشكلات و واقعیات دوره‏ جوانى ، براى ایفاى نقش و انجام مسئولیت هاى مختلف توانایى ‏بسیار دارد. عدم اعتماد به جوان و بى ‏توجهى به توانایی هاى او مانع شكوفایى استعداد هاست و در نتیجه به عدم رشد مطلوب جوان ‏مى ‏انجامد. سیره گران سنگ رسول گرامى (ص) در مسیر دشوار تربیت ، بهترین ‏سرمشق شمرده مى ‏شود. آن بزرگوار به جوانان اعتماد مى ‏كرد و كارهایى بس مهم به آنان مى ‏سپرد.

بطور مثال: رسول اكرم عتاب بن اسید را كه‏ بیست و یك سال داشت، والى مكه ساخت. و امر فرمود با مردم نمازبگزارد. عتاب بن اسید اولین فردی بود كه پس از فتح مكه در مكه‏ نماز جماعت اقامه كرد. (5)

زید بن حارثه براى ‏فرماندهى لشكر شایسته بود و امروز فرزندش اسامه شایستگى دارد. باید همه شما از او اطاعت كنید. (6)

روش محبت و رفاقت

محبت داروى بى ‏نظیر بسیارى از دردهاست. محبت ‏بسیارى مشكلات‏ عاطفى و اجتماعى را از میان مى ‏برد. محبت موثرترین شیوه تربیتى ‏است. جوان كانون عاطفه و احساسات است و تشنه محبت صادقانه. ایجاد رابطه عاطفى و صمیمى در تربیت او بسیار سودمند است. درطریق تربیت ، تندى ، سختگیرى و فشارهاى روانى نه تنها مفید نیست ، بلكه سبب رنجش جوان و لجاجت ‏بیشتر او مى ‏شود.

جوانى ، به ویژه آغاز آن ، زمان دوستى و دوست‏یابى است و جوان شدیدا از دوستان خود تاثیر مى ‏پذیرد. این ویژگى ایجاب مى‏ كند كه والدین‏ فرزندان خود را در انتخاب دوستان صالح یارى كنند و مهمتر اینكه خود براى او دوستى صمیمى باشند ، آنها باید ضمن انجام ‏دادن وظیفه پدرى و مادرى ، دوستانى خوب و صمیمى براى جوانشان ‏باشند. محبت و رفاقت صمیمانه با فرزند چنان مهم است كه امام ‏صادق (ع) آن را راه درست تربیت در هفت‏ ساله سوم زندگى مى ‏داند.

آن حضرت مى ‏فرماید : بگذار فرزندت هفت ‏سال بازى كند ، هفت‏ سال او را با آداب و روش هاى مفید تربیت كن و در هفت ‏سال سوم مانند دوست صمیمى با وى همراه باش.»

مشورت کردن

 

روش موعظه

موعظه از شیوه ‏هاى موثر در تربیت فرزندان جوان است. اگر اندرز با منطق و عطوفت همراه باشد ، بسیار موثر و كار ساز است. معصومان(علیهم السلام) از این شیوه بسیار بهره مى ‏بردند ، براى ‏مثال امام سجاد (ع) به فرزندش چنین اندرز مى ‏دهد :

فرزندم ، آگاه باش. با پنج گروه همنشین نشوى ، سخن نگویى و درمسافرت دوستى نكنى. فرزند عرض كرد: پدرجان، آنان كیانند؟

حضرت فرمود : از همنشینى با دروغگو بپرهیز ؛ زیرا او مانند سراب‏ است ، دور را نزدیك و نزدیك را دور جلوه مى ‏دهد. از رفاقت‏ با گناهكار و لاابالى اجتناب كن ، زیرا او تو را به یك لقمه یا كمتر از آن مى ‏فروشد. از دوستى با بخیل بپرهیز ، زیرا او در ضرورى ‏ترین وقت ها از یارى ‏ات سرباز مى ‏زند. از رفاقت ‏با احمق ‏اجتناب كن ؛ چون در پى ‏سود رسانى به تو است ولى به خاطر نادانى ‏زیان مى ‏رساند. از مصاحبت ‏با آن كه قطع رحم كرده بپرهیز ، زیرادر كتاب آسمانى مورد لعن و نفرین قرار گرفته است. 

روش احترام به شخصیت

جوان براى شخصیت‏ خود اهمیت‏ بسیار قائل است ، هر نوع كم توجهى‏ را بى ‏احترامى به شخصیت خود مى ‏داند. و چه بسا واكنش نشان‏ مى ‏دهد. احترام به شخصیت جوان در تربیت او بسیار موثر است. اگر جوان خود را بى ‏مقدار و حقیر بشمارد ، احساس كند در نظر دیگران اعتبار و جایگاهى ندارد و نزد دیگران از احترام و ارزش برخوردار نیست ، تلاش در جهت رشد و تربیت‏ خود را بى ‏ثمر مى داند و چه بسا رفتارهاى نابهنجار بروز مى ‏دهد.

مشورت كردن با جوان نشان دهنده احترام به اوست ؛ زیرا سبب مى ‏شود بیشتر براى خود ارزش قائل شود ، بیشتر احساس ‏مسوولیت كند و در نتیجه در راه تربیت ‏خود بیشتر بكوشد.

 

 

فرآوری: نوریه نوچمنی

بخش خانواده ایرانی تبیان



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1645
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 1 مرداد 1392
.

پیش نیازهای زندگی پر نشاط


دوره نوجوانی زمانی است که هر فردی با انرژی، با حساسیت در برابر بازتاب های محیط و مسئولیت پذیری به دنبال کسب هویت است. اکثر نوجوانان در کنار خانواده زندگی می کنند. اکثر نوجوانان با توجه به اتفاقاتی که در این دوران برایش رخ می دهد، خلاف جهت آب و یا می توان گفت خلاف جهت اهداف و عقاید خانواده شنا می کنند. در این برهه همراهی خانواده و تدابیر درستی که خانواده اتخاذ می کند،نوجوانان را با ارزشها والگوهای عقیدتی خود بیشتر همسو می کند.

 


 

 

مبانی زندگی پر نشاط نوجوانان

 

در کنار نوجوانان قدم بردارید

چگونگی پر کردن اوقات فراغت یکی از موضوعاتی است که عدم هماهنگی بین والدین ونوجوانان را به خوبی نشان می دهد. در واقع اگر والدین برای پر کردن اوقات فراغت نوجوانان در کنار آنها قرار گیرند نه در مقابل آنها، با همراهی که با فرزندان خود می کنند باعث می شوند به مرور زمان نوجوانان هم در کنار آنها قدم بردارند. پس می توان گفت یکی از اسباب اوقات فراغت پرنشاط و هیجان انگیز این است که والدین به جای اینکه مقابل  فرزندانشان قرار گیرند در کنار آنها باشند. چه بسا در این سنین عدم همراهی والدین با تدبیر ،آنها را به سمت گروه همسالان سوق می دهد.

 

نیازمندی های نوجوان را بشناسیم

نوجوانان اکثر وقت های آزاد خود را  صرف انجام کارهایی مانند خرید، رفتن به مهمانی، در کنار همسالان بودن، استفاده از کامپیوتر برای بازی ها و یا سایر فعالیت های آنلاین، شبکه های اجتماعی، پیام کوتاه، تماشای فیلم، خواندن و رفتن به پارک می کنند.آنها با توجه به انرژی و وقت آزادی که دارند اغلب احساس بی حوصلگی و کسالت می کنند. اشتباه بزرگ اینجاست که والدین تمام تلاش خود را انجام نمی دهند تا برای نوجوانان برنامه منسجم ومنظمی داشته باشند. ثبت نام در کلاسهای آموزشی بدون هدف و آینده نگری، عدم آگاهی از نیازمندی های نوجوان در این دوران باعث می شود نوجوان تصویر درستی از آینده اش نداشته باشد. وظیفه والدین این است که نگذارند نوجوانان بدون هدف زمان هایی را که نمی توان برای آنها قیمت گذاری کرد را از دست بدهند و به دور خویش بگردند.

 

سلامتی در گرو زندگی هدفمند

شاید شما احساس کنید که نمی توانید همپای نوجوان خود قدم بردارید. مطمئنا شما نمی توانید مانند یک نوجوان انرژی داشته باشید اما با برنامه ریزی درست و با در نظر گرفتن یک گروه خوب از اقوام و دوستان می توانید او را همراهی کنید. عدم همراهی شما باعث می شود که او خود را با کامپیوتر ، تماشای تلویزیون وموبایل  مشغول کند.

نشستن بیش از حد، فرم بدن را تغییر می دهد و بیماری های مانند چاقی فرد را تهدید خواهد کرد. عضویت در باشگاه های ورزشی، استخر، عضویت در مراکز فرهنگی و شرکت در جلسات نقد فیلم وکتاب و غیره باعث می شود نه تنها جسم بلکه ذهن به شیوه غیر مستقیم تربیت می شود. با شرکت در این کلاسها تا حدودی هدف نوجوان روشن خواهد شد و نه تنها زندگی نوجوان، بلکه تمام افراد روی زمین وقتی هدفمند زندگی می کنند، زندگی پر شور ونشاطی برایشان رقم می خورد.

تهیه لیستی از آنچه نوجوان به آن علاقه مند است و از آن استقبال می کند، می تواند تابستان لذت بخشی را به ارمغان آورد. یکی از نکات حائز اهمیت این است که بهتر است این لیست با مداد نوشته شود. این امر باعث می شود که تغییراتی که در برنامه بوجود می آید راحت تر اعمال شود

قایم شدن سرگرمی مورد علاقه

همه والدین بر این امر واقف هستند که پیدا کردن سرگرمی برای نوجوانان یک وظیفه سنگین و دلهره آور است به خصوص در طول تعطیلات تابستانی. والدین بیشتر وقتی کلافه می شوند که نوجوانان مدام شکایت از بی حوصلی و خستگی می کنند و برای سرگرم شدن پیشنهادهایی می دهند که یا بسیار هزینه بر است و یا به شدت غیر منطقی. اما بک نکته را نباید فراموش کنیم، اگر والدین در زمینه سرگرمی هایی که برای نوجوانان مفید است آگاهی لازم را داشته باشند به راحتی می توانند آنها را متقاعد کنند و اوقات شاد و پرانرژی برای آنها برنامه ریزی کنند و به نوعی آنها را در مسیر درست زندگی قرار دهند.

 

لیست تهیه کنید

تهیه لیستی از آنچه نوجوان به آن علاقه مند است و از آن استقبال می کند، می تواند تابستان لذت بخشی را به ارمغان آورد. یکی از نکات حائز اهمیت این است که بهتر است این لیست با مداد نوشته شود. این امر باعث می شود که تغییراتی که در برنامه بوجود می آید راحت تر اعمال شود. فکر کردن در مورد تهیه لیست، والدین را به موارد هیجان انگیز نزدیک تر خواهد کرد. حتی در نظر گرفتن ریزترین موارد برای رقم زدن یک اوقات فراغت خوب می تواند اوقات لذت بخشی بسازد.

 

 

هانیه ورشوچی

بخش خانواده ایرانی تبیان



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1776
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 1 مرداد 1392
.

چگونه جذاب شویم؟

    حتی تصور اینکه جذاب باشیم برای ما شیرین است. اکثر آدم ها دوست دارند جذاب باشند ولی خیلی از ماها نمیدونیم چگونه دیگران را جذب خودمون کنیم و گاه در این راه با مشکل مواجه می شویم.

در متن زیر که از افکار و تجربیات چندین شخصیت برگرفته شده، راه کارهای چگونه جذب کردن را به چندین پارامتر مختلف تقسیم کرده ایم.

بارها خداوند رو به خاطر اینکه حس لطیف عاشقیت رو به ما آدم ها داده شکر میکنم.آرزویم اینه که همه عاشق هم باشند و از عاشقیت لذت ببرند.

جذابیت ما نشات گرفته از افکار ماست.خود را برای جذاب شدن آماده و افکارتان را روی مجذوب کردن دیگران متمرکز کنید. مطالب زیر به ترتیب نوشته شده پس به ترتیب بخوانید.

باور کنید می توانید جذاب باشید:

اول قدم آن است که خود به این باور برسید که می توانید جذاب باشید و در پی آن به این باور برسید که جذاب هستید و تنها مانده که آن را به دیگران ثابت کنید.

یافتن و تقویت استعدادهای برترتان:

هر فردی به طور ذاتی استعدادهایی داره که موجب برتری او نسبت به دیگران میشه.شما باید تمام این خصوصیات را در خود پیدا کنید و روی آنها پافشاری کنید و به بهترین شکل ثبتشان کنید.چنان این استعداد ها را تقویت کنید که دیگران شما را بخاطر داشتنشان تحسین کنند.

مثلا اگه صوتی خوبی دارید، این استعدادتان به بهترین شکل تقویت کنید و بگذارید دیگران از استعداد شما لذت ببرید.

یادتان نرود رفتارهایتان چقدر مهم هستند:

رفتارها، شخصیت را تشکیل میدهند.همه ما خوب می دانیم افراد محبوب دارای شخصیت های فوق العاده ای هستند، پس مواظب باشید چه می کنید.

از افراد جذابی که می شناسید الگو بگیرید.ببنید چه چیز آنها باعث جذابیتشان می شود! چگونه رفتاری دارند؟ چگونه حرف می زنند؟ و... . همیشه کارهایی انجام دهید که دیگران خوشحال شوند تا از با شما بودن لذت ببرند.

نگرش خود را تغییر دهید و عاشق باشید:

انتظارات از شما زیاد خواهد شد. مهربان تر و با گذشت تر از قبل باشید، به دیگران عشق بورزید و عشقتون رو بارها ثابت کنید. باید کارهایی که می کنید بیشتر به نفع دیگران باشد و نباید در مقابل انتظاری داشته باشید  تا محبوبیت شما افزایش پیدا کند.

مثل جذاب ها حرف بزنید و مثل جذاب ها بشنوید:

از کارهای مهمی که باعث جذب دیگران به شما میشود، طرز حرف زدنتان است. خلاصه گو باشید تا زیاده گو و پیشنهاد کنید تا انتقاد.

سکوت باعث جذب دیگران نمی شود. همیشه چیزی برای گفتن داشته باشید ولی بگذارید از شما انتظار حرف زدن داشته باشند بعد حرف بزنید. با آرامش حرف بزنید و دیگران را برای شنیدن ادامه کلامتان مشتاق کنید.

معمولا افراد فکر می کنند برای جذب دیگران تنها سخنوری خوبی بودن کافی است ولی برای اینکه جذابیت شما بیشتر شود باید شنونده خوبی نیز باشید.

با آرامش در چشمهای طرفتون نگاه کنید، به حرفهایی که می زنه اهمیت بدید و زمان هایی که در وسط حرف زدن چند ثانیه سکوت می کنه تا نفس بگیره و یا یاد مطلبی بیوفته، شما باید ابراز کنید که مایلید ادامه صحبت هاش رو بشنوید و این رو با گفتن کلماتی مثل: چه جالب، ادامه میدی و یا ... می تونید بروز بدید. بهش بفهمونین که شنیدن حرفاش لذت می برید.

ضرب المثل قدیمی « مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد »  کلام ما را تثبیت می کند.

تکراری نباشید:

معمولا یکنواخت بودن باعث میشه کمتر کسی جذب آدم بشه. سعی کنید متنوع باشید و این تنوع به معنی که باید هر بار شما پیشرفتهای زیادی کرده باشید و مثه دفعه قبلتون نباشید.این پیشرفتها میتونه در هر زمینه ای باشه.  با پیشرفهاتون دیگران مجذوب خود کنید.

آراسته و شیک پوش ، منظم و با شکوه :

دیگر باید خود را یک آدم جذاب تصور کنید. لباس هایی که بهتان می آید تنتان کنید. این مهم نیست با چه کسی ملاقات دارید و یا به کجا می روید، سعی کنید به بهترین شکل حاضر شوید.

صورت خود را شاداب و خندان نگه دارید و برای تائید کلام دیگران از لبخند استفاده کنید.

در کارهایتان با برنامه باشید. شما از افراد معمولی برتر هستید، این را به دیگران ثابت کنید.

بگذارید دیگران از نظم و شکوه شما لذت ببرند.

غلبه بر احساسات :

هرگز کسی جذب شما نخواهد شد مگر آنکه بتوانید بر احساساتش غلبه کنید. باید چنان در دل طرفتان نفوذ کنید که برای همیشه مجذوب شما بماند.

توانایی آن را پیدا کنید که بتوانید احساسات طرفتان را در دست بگیرید و بهتر است بدانید جذاب ها هرگز از این توانایی سوء استفاده نمی کنند.

مواظب باشید کارهایتان باعث تخریبتان نشود:

شما که واقعا قصد جذب اطرافیان را دارید باید بسیاری از نکات را رعایت کنید که ما برخی از مهم ترین ها را ذکر کرده ایم.

هیچ گاه با دروغ نمی توان دیگران را جذب خود کرد.با تخریب دیگران و پشت گویی آنها جذابیت تان بیشتر نخواهد شد. صمیمی و راستگو باشید و دیگر بدقولی را فراموش کنید. عصبی نشوید و به همه احترام بگذارید.

راز نگه دار خوبی باشید و مشکلات خود را نگویید . هرگز از چیزی که هستید مغرور نشوید و از کسی که جذب شما شده سوء استفاده نکنید. بگذارید همه از کنار شما بودن لذت ببرند نه عده ای.

همه قادر خواهند بود فردی جذاب باشند، تنها کافی است افکار خود را بروی جذب دیگران متمرکز کنید و چندین نکته را که در متن بالا قید شده به کار بگیرید.حال از محبوبیت خود لذت ببرید.

البته معتقدم که متن نوشته شده کامل نیست به همین دلیل از شما بازدید کننده گرامی خواهشمندم که اگر مطلبی هست که می تونه به کامل شدن مطالب این بخش کمک کنه حتما واسم بزارید تا به اسمتون در وبلاگ به نمایش در بیاد



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1668
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : پنج شنبه 20 تير 1392
.

در يونان قديم ارتباط نزديكي بين موسيقي و شفا وجود داشت. اين همبستگي به يكي از خدايان يونان «آپولو» شخصيت و شكل داده است. آپولو هم خداي موسيقي و هم خداي طب بود.يونانيان معتقد بودند كه امراض نتيجه عدم هارموني در وجود فرد است و موسيقي با قدرت روحي و اخلاقي خود مي تواند با برگرداندن هارموني و نظم در بدن سلامتي را براي فرد مورد استفاده به ارمغان آورد.پژوهش هاي انجام شده، نشان مي دهد كه غده تالاموس به عنوان مهمترين غده در مغز انسان محرك هاي صوتي را به وسيله سيستم هاي عصبي دريافت و در كنار حافظه و تخيل به آنها پاسخ مي دهد.غده هيپوفيز نيز كه از غده تالاموس فرمان دريافت مي كند به محرك هاي صوتي موزون پاسخ مي دهد، موجب بروز ترشحاتي مي شود كه نتيجه آن آزادسازي ماده آرام بخشی به نام آندورفين خواهد بود.
با توجه به اينكه مهمترين اثر ماده مزبور، تسكين درد در انسان است به سادگي مي توان به ارزش موسيقي درماني كه عملاً موجب آزادسازي ماده آندورفين می شود و علاوه بر تسكين درد، موجبات انبساط و شادي را در انسان فراهم مي سازد، پي برد.
تحقيقاتي كه توسط كولن در سال ۱۹۹۲ در بخش مراقبت هاي ويژه بيمارستان «سنت جرج» لندن صورت گرفته، نشان مي دهد كه موسيقي به ميزان قابل توجهي در تسكين و تقليل وضعيت بحراني بيماران كه در بخش آي ـ سي ـ يو بستري بود ه اند تأثير داشته است.زيرا ثابت شده كه سيستم اعصاب انسان به محرك هاي موزيكال پاسخ مثبت مي دهد. موسيقي درماني يك فرآيند فعال است. در موسيقي درماني، ما انتظار داريم كه موسيقي ما را در برگرفته و در تمام وجودمان جريان پيدا كند.
يادتان باشد كه از قوه تخيل مغز استفاده كنيد. به خاطر داشته باشيد: «انرژي در پي انديشه مي آيد» هر جا كه فكر باشد انرژي هم وجود دارد. براي بهتر گوش كردن به موسيقي دو مطلب را به خاطر بسپاريد: ۱- صداي موسيقي در حدي باشد كه شما با آن راحت هستيد. ۲- خودتان را تسليم موسيقي كنيد.
در اينجا به كاربرد مواردي چند از موسيقي درماني اشاره مي شود:
كاربرد موسيقي درماني
براي كمك به افراد عقب مانده
با حركات ريتميك موزيكال مي توان مهارت در هماهنگي هاي حركتي را بهبود بخشيد، اشعار آوازهاي مخصوص را مي توان نوشت كه از طريق آن مراحل و روش هاي مهارت هاي خودياري مثل لباس پوشيدن و مسواك زدن را ياد بگيرند و به خاطر بسپارند. موزيك تراپيست ها، براي اينكه برنامه هاي درماني و روش هاي مؤثر براي فعالیت های در حال جريان ايجاد كنند، بايد برنامه ريزي دقيقي را به كار گيرند.
جريان برنامه ريزي شامل چهار مرحله كلي است:
۱- تعريف مشكل درمانجو يا زمينه نياز آن (سنجش)
۲- فراهم كردن هدفي براي درمانجو كه به رفع مشكل يا نياز او كمك كند.
۳- برنامه ريزي مناسب فعاليت هاي موزيكي
۴- تكميل روش ها و فعاليت ها و ارزشيابي واكنش هاي درمانجو
مشاهدات و تجربيات اخير نشان داده است كه كاربرد موسيقي در درمان ناتواني هاي يادگيري اشخاصي كه آسيب هاي شنوايي ، آسيب هاي بينايي يا آسيب هاي گفتاري دارند، مورد استفاده قرار مي گيرد.

كاربرد موسيقي درماني در نارسائي هاي گفتاري
افرادي كه در ارتباط كلامي مشكل دارند با خواندن آوازها و سرودهاي مخصوص مي توانند در شمرده تلفظ كردن اصوات، گفتار مورد نياز و مهارت در تشخيص لغات تمرین و رشد كنند. ريتم و صداي موسيقي همچنين مي تواند تقويت جريان تكلم را در اختلالات گفتاري مانند لكنت زبان آسان سازد. از موسيقي براي اشخاص زبان پريش (آفازيك) به عنوان روشی براي برقراري رابطه كلامي مي توان استفاده كرد.
تكنيك شناخته شده، درمان آوازي ملوديك
(Melodic intonation Therepy ( M.I.T در اوايل دهه هفتاد ميلادي به عنوان يك روش ترميمي براي بخشي از مسائل گفتاري بزرگسالان زبان پريش به وجود آمده است. در اين روش جملات كوتاه در نمونه هاي ساده آهنگين، با آواز خوانده مي شود. به موازاتي كه بيماران عبارات و جملات را ياد مي گيرند، آهنگ ها كمرنگ تر و محو مي شوند، اين روش بر پايه اين نظريه قرار گرفته كه وقتي نيم كره سمت چپ، آسيب مي بيند مي توان به وسيله اغراق در آواز (ريتم، با تأكيد بيان كردن و جملات ملوديك) با كمك نيم كره راست مغز، تكلم را تحریک ، کمک و تسهيل كرد.

كاربرد موسيقي درماني در درمان
معلوليت هاي ارتوپدي
بنابرنظر رودنبرگ (1982) از موسيقي مي توان در چند منظور درماني براي معلولين ارتوپدي استفاده كرد:
۱- كاهش حواس پرتي
۲- رهايي از تنش ها و حساسيت هاي شديد
۳- تقويت تمرين هاي عضلاني
۴- افزايش احساس ارزش شخصي
فعاليت هاي مختلف موسيقي درماني مي تواند جهت بهبود وضعيت مفاصل و ماهيچه ها و افزايش هماهنگي حركات آنها كمك كرد. مثلاً نواختن سازهاي انتخاب شده با شيوه هاي مخصوص مي تواند تحرك و استقامت مفاصل را افزايش دهد و یا هماهنگي قسمت هايي از بدن را بهبود بخشد.
مثلاً نواختن پيانو براي حركت و خم كردن و كشش انگشت ها و از ريتم سازها براي افزايش دامنه حركات و منبعي براي الگوهاي حركتي.از نواختن ساز دهني براي كنترل بهتر دست ها و هماهنگي آن با دهان و تقويت ظرفيت هاي حياتي مي توان استفاده كرد. يكي ديگر از منافع يادگيري نواختن ساز براي معلولين، احساس كاميابي و رضايت است. نواختن ساز، احساس ارزش شخصي را افزايش مي دهد و اگر به صورت گروهي نواخته شود، رشد اجتماعي شان تقويت خواهد شد.

كاربرد موسيقي درماني در درمان سالمندان
سالمندي معمولاً با درجاتي از زوال كاركرد جسمي و ذهني همراه است. كه اين درجات در افراد مختلف متفاوت است. بيشتر افراد مسن خصوصاً آنهايي كه در خانه هاي سالمندان زندگي مي كنند، علائمي از اختلالات فكري و بدني دارند.
بسياري از سالمندان مشكل پزشكي مانند بيماري هاي قلبي، ديابت، سرطان و يا فشارخون دارند. به علاوه عده اي نيز به دلايل عاطفي دچار افسردگي و تنهايي مي شوند.
موسيقي درماني مي تواند در زمينه تقويت كاركرد جسمي و روحي اين افراد مؤثر واقع شود. به عنوان مثال موسيقي همراه با تمرينات و ورزش هاي روزانه، مي توان احساس دردي را كه غالباً توأم با اين ورزش هاست از ذهن دور ساخته و يا انگيزه و محرك لازم را براي شركت در انجام اين قبيل ورزش ها و فعاليت هاي حركتي فراهم كرد.
دست زدن نشاط انگيز و موسيقي ريتميك مي تواند ورم مفاصل انگشتان را صاف كند، اعتماد به نفس او را افزايش داده و انرژي مثبت را در اينگونه افراد تقويت كند. مهم است به خاطر بسپاريم كه موسيقي مورد علاقه سالمندان مانند ديگر اقشار مردم دامنه وسيعي دارد. علاقه آنها متناسب با سنشان تغيير مي كند. معمولاً افراد مسن به آهنگ هاي معروفي كه در دوران جواني حوالي سنين ۱۸ تا ۲۵ سالگي گوش مي دادند، علاقه نشان مي دهند



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1638
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 18 تير 1392
.

مغز و ارتباطات آن

مغز انسان دارای قسمت‌های مختلف با عملکردهای مختلف است. یکی از این قسمت‌ها قشر مخ می‌باشد.

قشر مخ مرکز فرایندهای عالی ذهن، محل ثبت احساس‌ها، آغاز اعمال ارادی، تصمیم‌گیری و تدوین نقشه است. مغز انسان از تعداد زیادی سلول عصبی به نام نورون تشکیل یافته است. نورون‌ها در سراسر بدن وجود دارند. ارتباط بین قسمت‌های مختلف مغز، و نیز ارتباط بین مغز و سایر قسمت‌های بدن از مسیر این سلول‌های عصبی و توسط پیام عصبی صورت می‌گیرد.


در واقع مغز از طریق این سلول‌ها، پیام‌های مختلفی (پیام عصبی) را به قسمت‌های مختلف بدن فرستاده و پیام‌هایی نیز دریافت می‌کند. ماهیت این پیام عصبی در داخل یک سلول به صورت جریان الکتریکی (پتانسیل عمل) و در بین دو سلول به صورت نقل و انتقالات شیمیایی (نوروترنسمیتر) است. فعالیت الکتریکی نورون‌ها در سطح جمجمه سبب شکل‌دهی فعالیت الکتریکی مغز با عنوان امواج مغزی می‌شود.
امواج مغزی انواع و کارکردهای متفاوتی دارند و برحسب فرکانس به انواع مختلف تقسیم می‌شوند (امواج سریع‌تر دارای فرکانس بیشتر، و امواج آهسته دارای فرکانس کمتر هستند). همه این امواج در تمام اوقات وجود دارند اما در شرایط مختلف کارکردی، غلبه با موج خاصی است. امواج مختلف مغزی و کارکردهای آنها عبارتند از : موج دلتا ، موج تتا  موج آلفا ، موج SMR ، موج بتا  و گاما. 

 

دلتا (3-5/0 هرتز)

دلتا آهسته‌ترین موج مغزی است و در طی خواب عمیق (بدون رویا) غلبه دارد و برای ترشح هورمون رشد و ترمیم بافت‌های بدن مفید است.

تتا (7-4 هرتز)

یادگیری‌ عالی، احساس سکون و آرامش، پذیرندگی زیاد، برنامه‌ریزی مجدد ذهن، خیال‌پردازی، تفکر بدون خودسانسوری و خلاقانه، فراخوانی خاطرات ناراحت کننده و رنج‌آور ذخیره شده در حافظه کارکردهای موج تتا هستند.

آلفا ( 12-8 هرتز )

هنگامیکه آرام هستید و پردازش اطلاعات ذهنی زیادی ندارید، هنگامیکه چشمان خود را می‌بندید مغز شما امواج آلفای زیادی به ویژه در ناحیه پس‌سری تولید می‌کند. همچنین هنگام تفریح و لذت بردن از محیط اطراف غلبه با موج آلفاست. امواج آلفا در زمان و شکل مناسب سبب دستیابی به عملکرد بهینه، کاهش اضطراب، تقویت سیستم ایمنی، تفکر مثبت، یکپارچگی ذهن و بدن، شهود، درون اندیشی، تعادل هیجانی، احساس سرخوشی، آگاهی درونی و افزایش ترشح سروتونین می‌شود.

SMR ه(15-12 هرتز)

امواج SMR باعث استحکام بخشیدن به ذهن و بدن، پردازش و تمرکز در آرامش، ایجاد هماهنگی بین محیط و فرد، کمک به خواب رفتن و تنظیم حرکات بدن می‌شود.

بتا (37-14 هرتز)

کنش‌های پیچیده ذهنی(مثل سخن گفتن، بحث کردن و...)، تفکر انتزاعی فوق‌العاده، هشیاری، تمرکز، پایداری هیجانی، محاسبات ریاضی، و افزایش متابولیسم با غلبه موج بتا در مغز بروز می‌کند.

گاما (38 هرتز بهبالا)

موج گاما، سازمان دهنده مغز و هماهنگ کننده و یکپارچه کننده اطلاعات از قسمت‌های مختلف بدن است. غلبه این موج با حافظه خوب، سرعت انتقال زیاد اطلاعات، پردازش سطوح بالای اطلاعات و یادگیری مسائل پیچیده همراه است.

 

الکتروانسفالوگرافی کمی با قراردادن تعدادی الکترود روی سر می‌توان این امواج را دریافت، ثبت و سپس با استفاده از کامپیوتر تحلیل کرد.

QEEG

وسیله‌ای است که این کار را انجام می‌دهد  QEEGیا الکترو انسفالوگرافی کمی (Quantitative Electro Encephalograph) وسیله‌ای برای ارزیابی و اندازه‌گیری امواج مغزی وخصوصیات مربوط به آن‌هاست. در این روش ارزیابی تعدادی الکترود (عموماً 19 عدد) که روی کلاهی با نظم و قانون خاصی تثبیت شده‌اند، روی سر قرار گرفته امواج مغزی را دریافت می‌کنند.

QEEG

، امواج مغزی را در حالت‌های مختلف چشم بسته، چشم باز و انجام یک تکلیف شناختی مانند خواندن، ثبت کرده، سپس این امواج بوسیله کامپیوتر، برحسب فرکانس تفکیک شده و براساس شدت فعالیت در رنگ‌های مختلف نمایش داده می‌شوند (تصاویر در قالب سرهای رنگی که Brain Map نامیده می‌شوند ارائه می‌گردند ( علاوه بر این تصاویر، کامپیوتر، جداول و نمودارهای دیگری نیز ارائه می‌دهد که کاربردهای خاص خود را دارند).

مطابق با مطالعاتی که صورت گرفته اندازه امواج مختلف در مغز دارای استاندارد و حد نرمالی است که تنها براساس جنس و سن تغییر می‌کند. به این معنی که برای داشتن عملکرد مناسب، هریک از امواج مغزی باید دارای میزان فعالیت خاصی باشند.

 

با مقایسه اندازه‌های بدست آمده از ثبت امواج در فرد با مقادیر نرمال مشخص می‌شود کدام یک از امواج و در کدام نقطه از سر دارای فعالیت نامناسب است. امواجی که فعالیت مناسب داشته باشند با رنگ سبز و امواج با فعالیت نامناسب با رنگ‌های بنفش و نیلی و آبی (فعالیت کمتر از حد نرمال) و زرد و نارنجی و قرمز (فعالیت بیشتر از حد نرمال) مشخص می‌شوند.

با بررسی این نقشه‌ها و مقایس آن‌ها با الگوی نرمال و مرجع، می‌توان کارکرد مغز را بررسی و مطالعه کرد. از آن‌جا که هر یک از اختلالات و مشکلات ذهنی و روانی بر اثر وجود اشکال در عملکرد مغز و در نتیجه کم و زیاد شدن امواج مغزی به‌وجود می‌آیند، لذا QEEG مغزی که کارکرد طبیعی دارد با مغزی که دچار مشکل کارکردی شده است تفاوت دارد.

 

با مقایسه اعداد به‌دست‌آمده برای هر موج و نتیجه QEEG به دست آمده با وضعیت طبیعی می‌توان نوع مشکل را تشخیص داد.

این دستگاه مقیاس‌های دیگری هم برای ارزیابی کیفیت عملکرد دارد که عبارتند از: 

- توان نسبی : نسبت بین امواج مختلف را اندازه می‌گیرد. اگر موجی در مقایسه با امواج دیگر نسبت کمی داشته باشد تحت نفوذ و سلطه آن ها قرار خواهد گرفت و تأثیر خود را بر عملکرد از دست خواهد داد.

 

- عدم تقارن (Asymmetry) : اختلاف ولتاژ بین نواحی مختلف را بررسی می‌کند. آیا پالس‌های الکتریکی در نواحی مختلف مغز، برای داشتن عملکرد مناسب بیش از اندازه بزرگ یا بیش از اندازه کوچک هستند ؟

- انسجام: (Co

herence)  کوهرنس مشخص می‌کند که مغز چه مقدار انرژی را بین قسمت‌های مختلف به اشتراک گذاشته است. این مقیاس بررسی می‌کند که آیا مغز توانایی برقراری ارتباط مناسب با خودش را دارد یا نه. کوهرنس زیاد نشانه آن است که بعضی قسمت‌های مغز آنچنان درهم گیر کرده‌اند که برای قطع این ارتباط و برقراری ارتباط با سایر قسمت‌های مغز توانایی مناسبی ندارند. و کوهرنس کم نشانه آن است که منابع مغز از اتصال مناطق مختلف ناتوان هستند.


- فاز (Phase) : سرعت حرکت سیگنال‌های الکتریکی در سطح سر را تعیین می‌کند. آیا سرعت حرکت انرژی الکتریکی مغز برای داشتن عملکرد بهینه مناسب است یا خیر ؟

 

 

دهه 70 و 80، دهه‌های ابداع و آزمایش QEEG بوده است. در آن زمان مؤسسه EEG پزشکی آمریکا (AMEEGA)[1] و کمیته متخصصین QEEG اعلام کردند که هم‌اکنون QEEG ارزش کلینیکی و بالینی دارد. QEEG و نوروتراپی توسط مؤسسه روانشناسی آمریکا در حوزه روان‌شناسی و با برنامه‌های درمانی مناسب تأیید شده‌اند.

کاربردهای  : QEEG

تشخیص

در اصل QEEG برای تشخیص کج‌کاری‌های موضعی یا کلی مغز بکار می‌رود. بوسیله QEEG می‌توان بیماری‌های مغزی- عروقی، آسیب‌های مغزی، AD/HD، اختلالات یادگیری، اضطراب، افسردگی، تومورهای مغزی، صرع، اسکیزوفرنی، دمانس و آلزایمر را با دقت 80 تا 90 درصد تشخیص داد.

تشخیص افتراقی

برای مطمئن شدن از وجود جراحات داخلی مغز، سکته، حملات قلبی و یا نارسایی‌ ریه‌ها که منجر به هیپوکسی مغز می‌شود؛ زمانیکه تشخیص صرع یا تومورها مورد شک واقع شود؛ در مواردی که تشخیص اختلالات یادگیری و کمبود توجه مورد شک واقع شود؛ در مواردی که به وجود کج‌کاری مغز به علت سوءمصرف مواد تردید داریم؛ هنگامی‌که تغییر در علائم اختلالات هوشیاری (نارکولپسی‌، کما، حواس‌پرتی) یا عملکرد سیستم عصبی (سردرد، استفراغ و آفازی) دیده شده باشد.

درمان و پیگیری

پیگیری سندرم‌های ارگانیکی مغز؛ پیگیری نتایج شیمی درمانی و پرتودرمانی و ترک داروهای روان‌گردان یا غیرمجاز؛ پیگیری بیماری‌های عفونی مانند آنسفالیت و یا مننژیت؛ بررسی وضعیت بیمار پس از جراحی؛ تعیین داروهای مؤثر با اثربخش‌ترین دوز و کمترین عوارض منفی؛ در بسیاری از موارد QEEG راهکارهای درمانی نیز ارائه می‌دهد.

سنجش

سنجش توانمندی‌های هنری، ورزشی و شناختی و ذهنی مانند بهره‌ هوشی (IQ)، تمرکز، توجه، میزان هماهنگی ذهن و بدن و .... از آن‌‌جا که QEEG به ارزیابی عملکرد مغز می‌پردازد و نیز توانمندی‌های ذهنی هر فرد با عملکرد مغزی او ارتباط مستقیم دارد، لذا با استفاده از این روش می‌توان برآوردی از این توانمندی‌ها به‌دست آورد.

 

 باتشکر


:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1782
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 18 تير 1392
.

اگر شما تصمیم دارید كه فرزندتان نواختن یك ساز را یاد بگیرد، نیازی نیست  كه تا 8-7 سالگی او صبر كنید و آنگاه او را به كلاس بفرستید؛ مغز كودكان همیشه آماده دریافت اطلاعات جدید است.

ابتدای امر سؤالی را كه در ذهن بسیاری از شماست مطرح می‌كنیم.

 

در سال‌های اخیر پژوهشگران ثابت كرده‌اند كه موسیقی نقش مهمی در زندگی انسان‌ها دارد ولی آیا این قدرت را نیز دارد كه بر ذهن انسان‌ها اثر بگذارد؟

 

تجربه ثابت كرده كه موسیقی می‌تواند تمام وجود یك فرد را به تلاطم درآورد. برخی از موسیقی‌ها به شما آرامش می‌بخشند و برخی شما را عصبی و تهاجمی می‌كنند. به‌نظر شما، موسیقی چگونه می‌تواند این اثر را بر درون بگذارد؟

 

در دنیای امروز، از موسیقی برای تاثیر‌گذاری بر امور مختلف استفاده می‌شود؛ به‌طور مثال موسیقی در زمینه پزشكی به‌عنوان   نوعی درمان مورد استفاده قرار می‌گیرد. امروزه موسیقی در تسریع امر شفابخشی، كاهش فشار خون، درمان كودكان بیش‌فعال، بیماری‌های روحی، افسردگی به‌ویژه افسردگی پس از زایمان، كاهش اضطراب و استرس، درمان بی‌خوابی، رشد بهتر نوزادان نارس و... به كار برده می‌شود.

جولیوس پرتنوی، پژوهشگر مطرح موسیقی طی تحقیقات زیادی دریافت كه موسیقی قادر است بر سرعت سوخت‌و‌ساز بدن، كاهش یا افزایش فشار خون، سطح انرژی بدن، سیستم گوارشی و... (بسته به نوع موسیقی‌ای كه پخش می‌شود) اثر مثبت یا منفی بگذارد. مثلا موسیقی‌های ملایم مانند موسیقی كلاسیك اثربخشی بهتری روی بدن دارند و باعث افزایش آندروفین در بدن می‌شوند. همچنین 30‌دقیقه گوش‌دادن به موسیقی‌ اثری معادل یك دوز قرص والیوم دارد.

بد نیست بدانید كه با گوش‌دادن به موسیقی، هر دو نیمكره مغز (نیمكره‌های چپ و راست) درگیر فعالیت‌های ذهنی می‌شوند. البته منظور ما از موسیقی فقط خواندن شعر نیست بلكه ساز زدن، ملودی، تُن، انواع صدا‌ها، آكورد و ریتم را نیز شامل می‌شود

 

تاثیر موسیقی بر افزایش حافظه و تمركز

موسیقی از طریق تحریك فرد برای دقت بیشتر نسبت به نوع صدا‌، ریتم، ملودی، آهنگ، جهت صدا و... در افزایش حافظه و تمركز مؤثر است؛ به همین دلیل، اغلب دانش‌آموزانی كه به نوعی با موسیقی در ارتباط هستند در مدرسه و دانشگاه موفق‌تر هستند.

امروزه ثابت شده كه حافظه می‌تواند از طریق موسیقی تقویت شود و افرادی كه از كودكی در معرض آموزش و بازی‌های موسیقایی بوده‌اند‌، حافظه بسیار بهتری دارند. ریتم، ملودی، هارمونی و... جزو عواملی هستند كه موجب تقویت حافظه می‌شوند. در آزمایشی كه در دانشگاه هنگ‌كنگ‌ انجام شد، ۴۵‌نوازنده اركستر بین سنین ۶ تا ۱۵‌سال از لحاظ قدرت حافظه و به‌خاطر‌سپردن كلمات، مورد بررسی قرار گرفتند.

پژوهشگران دریافتند كه كودكان نوازنده نسبت به هم‌سن‌و‌‌سالان غیرنوازنده خود به‌مراتب كلمات بیشتری را حفظ می‌كنند. پس از یك‌سال آزمایش دیگری از این گروه گرفته و مشخص شد كه حافظه كودكانی كه هنوز نوازنده اركستر هستند نسبت به سال گذشته توانمند‌تر شده‌، درحالی‌كه حافظه كسانی كه از اركستر جدا شده‌اند‌، در همان سطح باقی مانده است. همچنین موسیقی كمك به درك و انتقال بهتر مفاهیم به افراد می‌كند كه از اركان مهم موفقیت در زندگی است.

برخی از مناطق مغز كه در هنگام گوش‌كردن به موسیقی یا بازی‌های موسیقایی، فعال می‌شوند در 2 گروه:

 

1-كسانی كه با موسیقی به‌صورت حرفه‌ای - چه نواختن و چه شنیدن- در ارتباطند

 

2- افرادی كه با موسیقی آشنایی ندارند در جدول زیر مشخص است.

اما متأسفانه برخی موسیقی‌ها به‌طور عكس عمل كرده و حتی باعث بیماری می‌شوند. استفاده از موسیقی‌های نامناسب همانند وارد‌كردن زهر به بدن است. دانشمندان در این زمینه، آزمایشی را روی تعدادی از گیاهان انجام دادند. تعدادی گیاه از یك نوع و در شرایط آب‌و‌هوایی یكسان، به 2 گروه تقسیم شدند. برای گروهی از آنها، موسیقی راك را با صدای بلند پخش كردند و دیدند كه پس از مدتی گیاهان پژمردند و تعدادی نیز خشك شدند و برای گیاهان گروه دوم، موسیقی كلاسیك ملایم پخش كردند و شاهد رشد سریع‌تر آنها بودند.

موسیقی، عنصر بسیار قدرتمندی است كه همانند یك داروی شفابخش عمل می‌كند و حتی ممكن است شما به آن معتاد نیز بشوید. دیوید تیم، نویسنده كتاب «راز تاثیر‌گذاری موسیقی» در مقدمه كتاب خود می‌نویسد: موسیقی بیش از یك زبان است. در واقع موسیقی رب‌النوع زبان‌هاست.

در واقع موسیقی در میان تمام هنر‌ها منحصر به فرد است زیرا به‌طور قدرتمندانه‌ای روی سطح هوشیاری افراد اثر می‌گذارد. اگر شما به شیوه‌‌ای صحیح موسیقی را وارد زندگی خود كنید، می‌توانید تا سالیان سال از اثرات مثبت آن روی خود و فرزندانتان بهره گیرید اما فراموش نكنید، به همان اندازه كه موسیقی می‌تواند تاثیرات خوب بگذارد‌، قادر است زیان‌بخش نیز باشد.

 

چه می‌توان كرد؟

والدین و مربیان می‌توانند از همان دوران كودكی علاقه به موسیقی را در كودك ایجاد كنند. برای این كار چند مورد پیشنهاد می‌شود.

1 - موسیقی برای نوزاد

برای كودكتان منتخبی از سبك‌های مختلف موسیقی را پخش كنید و اگر‌ سازی‌ می‌نوازید، اجازه دهید در بخشی از زمان تمرینتان، او نیز نزدیك شما باشد. البته مراقب باشید كه شدت صدا، متوسط باشد زیرا صدا‌های بلند به شنوایی كودك آسیب می‌رساند.

2 – خواندن برای نوزاد

این مهم نیست كه شما چقدر در خواندن تبحر دارید؛ شنیدن صدای شما باعث می‌شود كه  كودكتان بهتر با كلمات و زبان مادری خود آشنا شود. نوزادان، عاشق ریتم و ملودی هستند. آنها توانایی این را دارند كه یك ملودی خاص را از بین چند ملودی كه می‌شنوند، تشخیص دهند.

3 – خواندن با كودك

هنگامی كه بچه‌ها بزرگ می‌شوند، از آوازخواندن لذت بیشتری می‌برند. كنار هم قرار دادن كلمات یك آهنگ در حقیقت به مغز كودك كمك می‌كند تا سریع‌تر یاد بگیرد و برای مدت طولانی‌تری آن را در خود جا دهد (تقویت حافظه)؛. به همین دلیل‌، اكثر ما آهنگ‌هایی را كه در كودكی شنیده یا خوانده‌ایم به خاطر داریم حتی اگر سال‌ها از خواندن یا شنیدن آنها گذشته باشد.

4 - یادگیری موسیقی(ساز - آواز)

اگر شما تصمیم دارید كه فرزندتان نواختن یك ساز را یاد بگیرد، نیازی نیست كه تا 8-7 سالگی او صبر كنید و آنگاه او را به كلاس بفرستید؛ مغز كودكان همیشه آماده دریافت اطلاعات جدید است. آنها آمادگی یادگیری موسیقی از سنین كم را دارند. بسیاری از كودكان 4 یا 5 ساله، عاشق ساختن یك آهنگ، خواندن و نواختن ساز‌های ساده هستند و شروع این كار در زمانی كه آنها سن چندانی ندارند، كمك می‌كند تا موسیقی به جزء لاینفك زندگی آنها در تمام عمر بدل شود.

موسیقی به‌عنوان یك بخش مهم از زندگی كمك می‌كند تا مهارت‌های خلاقانه و گروهی در فرزندتان پرورش یابد و در آینده‌ای نزدیك، او به فردی كامل از نظر اعتماد به نفس، اراده، اجتماعی بودن و... تبدیل شود.

 باتشکر



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2087
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : سه شنبه 18 تير 1392
.

برخی کودکان با وجود برخورداری از توان گویایی سالم و نیز توانایی برقراری ارتباط
در برخی موقعیت ها و یا در مقابله با برخی افراد خاص، به طور ارادی سکوت نموده و یا
فقط با افراد خاصی ارتباط برقرار می کنند.
لال بودن گزینشی، یک اختلال عصبی در
دوران کودکی ست که در بیش تر مواقع، به صورت هم زمان با ترس ه...ای اجتماعی یا
اضطراب های جمعی به وجود می آید. کودکان مبتلا به این اختلال، به طور معمول از هوش
بالا و یا متوسطی برخوردارند، البته در موارد اندکی نیز وجود هوش پایین گزارش شده
است. هم چنین بیش تر این کودکان، دارای سیستم شنوایی و گویایی سالمی هستند، یعنی در
شنیدن و سخن گفتن و ارتباط برقرار کردن در شرایط معمولی و دلخواه شان، هیچ مشکلی
ندارند اما همین کودکان در موقعیت های خاص و در مکان هایی که دچار اضطراب یا نگرانی
می شوند، قادر به تکلم نخواهند بود و به ناگاه، توانایی صحبت کردن را از دست می
دهند و در برخی موارد، حتی قادر به برقراری ارتباط چشمی یا حرکات طبیعی هم
نیستند.
مشخصات بالینی و نشانه های بارز گنگی انتخابی (SM):
کودکان SM، اغلب
وحشت زیادی از برقراری ارتباط اولیه دارند و به طور معمول در مکان ها و موقعیت های
خاص، از پاسخ دادن و یا ارتباط برقرار کردن خودداری می کنند یا حتی پاسخ های غیر
شفاهی هم نمی دهند. براساس تحقیقات انجام گرفته، بیش از 90 درصد این کودکان، دارای
مشکل ترس اجتماعی یا نگرانی اجتماعی هستند که همین ترس، موجب شکل گیری اختلال
اضطرابی و به تدریج، ضعف اعتماد به نفس در آنان می شود.
کودکان مبتلا به « گنگی
انتخابی» گاهی ترجیح می دهند به جای صحبت کردن، با ابزارهای دیگری مانند حالات
بدنی، شکلک های مختلف، هل دادن یا کشیدن طرف مقابل و یا پنهان شدن در کنار پدر و
مادر، به برقراری ارتباط بپردازند. البته گاهی از یک لغت - آن هم به طور محدود-
استفاده می کنند .برخی از این کودکان، چهره ای بی احساس دارند که به ندرت می توان
لبخندی بر چهره ی آنان مشاهده نمود. گروهی دیگر، در موقعیت های اجتماعی، برخی واکنش
های اضطرابی را از خود نشان می دهند مانند تکان شدید سر، خاراندن سر، کندن موی سر،
فرار به گوشه ای دور از دیگران و گاز گرفتن لب ها. نکته ی جالب توجه در این کودکان،
این است که اغلب پدر و مادر آنان، عنوان می نمایند که کودک شان در منزل بسیار شاد،
پر جنب و جوش، جست و جوگر و اجتماعی ست و این، دلیل محکمی بر توانایی برقراری
ارتباط در این کودکان می باشد. برخی از روان شناسان کودک، اعتقاد دارند این کودکان
ذاتاً بسیار علاقه مند به ایجاد ارتباط با دیگران هستند و حتی در بسیاری از موقعیت
هایی که سکوت می کنند، با ژست ها، قیافه گرفتن ها، لال بازی و تکان دادن سر، تمایل
خود به ایجاد ارتباط را نشان می دهند.
برخی از مشخصه های بارز کودکان مبتلا به
اختلال گنگی انتخابی:
خجالتی بودن افراطی، انزوای اجتماعی، ترس از شرمساری،
وابستگی شدید به یکی از والدین، صفات تکانشی، منفی گرایی، خیال پردازی، بدقلقی،
اضطراب و نگرانی، پرخاشگری، ژست های خودکشی، فریاد زدن، مات و مبهوت نگریستن، کم
خوردن و ناراحتی مزاج، یبوست، پوشاندن چشم ها مقابل نور و...
دلایل بروز اختلال
گنگی انتخابی:
روان پزشکان اعتقاد دارند یکی از دلایل اصلی بروز این اختلال،
ایجاد نقص در کارکرد ناحیه ای از مغز به نام « آمیگدالا» است که مسؤول هماهنگ ساختن
رفتارهای انسان و عکس العمل های او با موقعیت های ترسناک می باشد و وظیفه ی اصلی
آن، بروز واکنش های محافظتی ست. بر این اساس، کم شدن آستانه ی تحریک « آمیگدالا»
موجب افزایش فعالیت آن در کودکان مبتلا به این اختلال می شود؛ در نتیجه این کودکان،
به صورت غیرواقعی احساس خطر بیش تری می کنند و برای جبران و پرهیز از احساس خطر، به
سکوت انتخابی می پردازند. برخی دیگر از دلایل بروز این اختلال، عبارتند از
:
*اختلال های روان شناختی پدر و مادر و پویایی های نابه هنجار
خانوادگی
*موقعیت های گوشه گیرانه ی خانوادگی و ترک بستگان
*وجود یک والد
خجالتی یا سرد و بدون ارتباط
*خانواده های از هم گسسته و جدایی پدر و
مادر
*وابستگی شدید و آشکار به مادر و اضطراب مادری
*افسردگی و وابستگی شدید
درون خانواده
*مهاجرت و تغییر فرهنگ از یک کشور به کشوری دیگر که موجب عدم تطبیق
ساخت قبلی فرهنگی با مدلی جدید می گردد.
*طرد کردن کودک و ترحم نسبت به او یا
توجه افراطی به فرزند دیگر
*سوء استفاده از کودک
*عدم اعتماد به نفس در
کودک
*ترس از تنبیه و سرزنش
*دوزبانه بودن خانواده در سنین 2 تا 4 سالگی یا
 



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 2169
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : یک شنبه 9 تير 1392
.

 

در چند سال اخیر‌، روان‌شناسان و جامعه‌شناسان به بررسی اطلاعات درباره پرسشی پرداخته‌اند که قبلاً‌ برای فلاسفه مهم بود: چه چیزی باعث رضایت ما می‌شود؟

پژوهشگران به این منظور تحقیقات گسترده‌ای در سراسر جهان انجام داده‌اند تا ببینند چگونه چیزهایی مانند پول، نگرش، فرهنگ، حافظه، تندرستی، نوع‌دوستی و عادات روزانه بر احساس بهروزی ما تأثیر می‌گذارد. حوزه جدید روان‌شناسی مثبت پر از یافته‌های جدیدی حاکی از آن است که اعمال ما تأثیر چشمگیری بر احساس خوشبختی و رضایت ما از زندگی دارد روش10 راهبرد ثابت‌شده برای افزایش عبارتند از:


لحظات روزانه زندگی را درک کنید
هر از چندی مکث کنید تا گل سرخی را ببویید یا کودکان را حین بازی تماشا کنید کسانی که درنگ می‌کنند تا وقایعی را که به‌طور عادی با عجله پشت سر می‌گذارند، ببینند یا در طول روز به وقایع خوشایند روزانه فکر می‌کنند، افزایش قابل توجهی را از نظر رضایت و کاهش افسردگی گزارش می‌کنند


از مقایسه بپرهیزید
چشم و هم‌چشمی جزئی از بسیاری از فرهنگ‌هاست اما مقایسه خودمان با سایرین می‌تواند به رضایت و عزت نفس لطمه وارد کند. به جای مقایسه کردن با دیگران، توجه خود را به دستاوردهای شخصی معطوف کنید تا به رضایت بیشتری دست یابید.

بیش از اندازه به پول توجه نکنید
کسانی که پول را در رأس فهرست اولویت‌های خود قرار می‌دهند، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین هستند. این امر در ملل و فرهنگ‌های گوناگون یکسان است. هر چقدر بیشتر رضایت را در کالاهای مادی بجوییم، کمتر آن را می‌یابیم. رضایت، عمر کوتاهی دارد و گذراست. پول‌دوستان نیز در آزمون پویایی و خودشکوفایی نمره اندکی می‌گیرند.

اهداف معنادار داشته باشید
کسانی که برای تحقق چیزی ارزشمند تلاش می‌کنند، بسیار راضی‌تر از کسانی هستند که رؤیاها یا آرزویی ندارند. این اهداف می‌تواند به سادگی یاد‌گرفتن مهارتی جدید یا بار آوردن بچه‌ها به شیوه‌ای اخلاقی باشد. انسان همواره برای رشد به نوعی معنا نیاز دارد. به گفته دانشمندان، رضایت و خوشبختی در محل تلاقی لذت و معنا قرار دارد. هدف چه در محل کار و چه در خانه آن است که فعالیت‌هایی انجام دهیم که از نظر شخصی هم لذت‌بخش و هم مهم باشد.

در کار ابتکار به خرج دهید
میزان رضایت شما از شغل تا حدی به ابتکاری که به خرج می‌دهید، بستگی دارد محققان معتقدند که خلاقیت به خرج می‌دهیم، به دیگران کمک می‌کنیم و راه‌های بهبود در امور را پیشنهاد می‌کنیم یا کارهای اضافی انجام می‌دهیم، از کارمان بیشتر احساس اغنا می‌کنیم.

دوست پیدا کنید و به خانواده اهمیت دهید
افراد راضی معمولاً‌ خانواده، دوست و روابط بهتری دارند. اما صرف کمیت رابطه با افراد کافی نیست، بلکه کیفیت آن نیز اهمیت دارد. انسان به رابطه نزدیک نیاز دارد؛ رابطه‌ای که در برگیرنده تفاهم و توجه باشد.

لبخند بزنید، حتی زمانی که حالش را ندارید
به‌نظر ساده می‌رسد اما بسیار مؤثر است. افراد راضی امکانات موجود، فرصت‌ها و موفقیت را می‌بینند. وقتی آنان به آینده نگاه می‌کنند، خوشبین هستند و وقتی گذشته را مرور می‌کنند، معمولا گزینه‌های مثبت را می‌بینند. حتی اگر از بچگی اینگونه بزرگ نشده‌اید که نیمه پر لیوان را ببینید، با تمرین نگرش مثبت به عادت تبدیل می‌شود.

طوری تشکر کنید که گویی واقعاً قدردان هستید
کسانی که عادت به سپاسگزاری دارند، معمولاً‌ سالم‌تر و‌ خوشبین‌تر هستند و بیشتر به سوی تحقق اهداف پیشرفت می‌کنند. تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که به کسانی که به آنان کمک کرده‌اند، نامه تشکرآمیز می‌نویسند، از نظر رضایت در سطح بالا و از نظر افسردگی در سطح پایینی قرار دارند. به علاوه اثر یک نامه تشکرآمیز تا هفته‌ها طول می‌کشد.

ازخانه بیرون بروید و ورزش کنید.
تحقیقات نشان می‌دهد که ورزش می‌تواند به اندازه داروها در درمان افسردگی مؤثر باشد و در عین حال هیچ‌گونه عوارض جانبی نیز نداشته باشد. به علاوه، هزینه آن نیز به‌مراتب کمتر است. ورزش منظم حس تحقق چیزی را به انسان می‌دهد، امکان تعامل با دیگران را فراهم می‌کند، هورمون‌های عامل احساس خوب را در بدن آزاد می‌کند و عزت نفس را افزایش می‌دهد.

بخشش را فراموش نکنید
نوع‌دوستی و بخشش را به جزئی از زندگی خود تبدیل کنید و از این کار مقصودی را بجویید. محققان می‌گویند کمک به همسایه، داوطلب‌شدن برای انجام کارهای عام‌المنفعه یا اهدای کالا و خدمات باعث ایجاد احساس خوبی در شخص می‌شود که مزایای زیادی از نظر تندرستی به همراه دارد که از ورزش کردن یا ترک کردن سیگار هم بیشتر است. گوش کردن به درد دل دوست، یاد دادن مهارت‌ها، توجه به موفقیت‌های دیگران و روحیه گذشت نیز به رضایت می‌افزاید. محققان می‌گویند کسانی که برای دیگران خرج می‌کنند، بیشتر از کسانی که برای خودشان خرج می‌کنند، احساس رضایت می‌کنند.

 

 

 

 

 

 

 


همه می خواهند که از نظر دیگران خوب و باحال باشند، اما اکثرا نمی توانند. این کار هیچ رمز و رازی ندارد. فقط باید بدانید که چطور باشید و چطور رفتار کنید. راه های مختلفی برای رسیدن به این منظور وجود دارد.

در اینجا به چند نکته اشاره می کنیم تا بدانید که چطور از نظر دیگران باحال جلوه کنید. این کارها را انجام دهید و بعد خواهید دید که چقدر دوستانتان علاقه مند به رفت و آمد با شما می شوند.

زیاد به دوستانتان زنگ نزنید

سعی کنید زیاد دنبال دوستانتان نرفته و مدام به آنها تلفن نکنید. حد مشخصی برای این مسئله وجود ندارد، اما دقت کنید همیشه کمتر از مقداری که آنها به شما زنگ می زنند به آنها زنگ بزنید.

خوب لباس بپوشید

مردم دوست ندارند با آدم های بدتیپ و ژولیده رفت و آمد کنند. البته نمی گویم وقتی می خواهید با دوستانتان بیرون بروید کت و شلوار و این چیزها تنتان کنید، اما سعی کنید همیشه مرتب و خوش پوش باشید. یادتان باشد که مردم معمولاً از روی قیافه و ظاهر در مورد افراد نظر می دهند.

مطلع و آگاه باشید

مردم دوست دارند با کسی رفت و آمد کنند که بتوانند از او مطلبی یاد بگیرند. اما هول نشوید، اطلاعاتتان را زمانی در اختیار آنها بگذارید که از شما سوال کنند. چون ممکن است فکر کنند قصد پز دادن دارید. و این اصلاً خوب نیست.

شوخ و بذله گو باشید
نمی گویم که دلقک باشید. اما اگر طبع شوخ دارید، کمی از آن را به دوستانتان نشان دهید. لازم نیست که منبع سرگرمی و خنده شوید. تعادل را حفظ کنید. و خواهشاً اگر می خواهید جوک تعریف کنید، سعی کنید که حداقل آنرا بی مزه تعریف نکنید که مردم جای خندیدن گریه کنند.

افسرده نباشید
اگر حالتان خوب نیست، بهتر است که در خانه بمانید. چون مردم دوست دارند که وقتی با دوستانشان بیرون می روند به آنها خوش بگذرد. کسی دوست ندارد در آن زمان شما را مشاوره روانپزشکی کند. بله، می توانید به یکی از دوستان نزدیکتان مشکلتان را در میان بگذارید، اما وقتی یک شب با دوستان بیرون رفته اید سعی کنید که مشکل را فراموش کنید.

اسرارآمیز باشید

اگر همه ی جزئیات زندگیتان را به دوستانتان بگویید، ممکن است زیاد جذب شما نشوند. همیشه چیزی را ناگفته نگاه دارید، و افراد همیشه علاقه مند به دانستن آن موضوع باقی می مانند.

ضعف و ناتوانی هایتان را به کسی نگویید

هر کسی ضعف و ناتوانی دارد، اما لازم نیست که این مسئله را به اطلاع همه برسانید. اگر این کار را بکنید، آن ضعفتان را باعث شوخی و خنده ی اطرافیان می کنید. اگر نسبت به چیزی حساسیت دارید، با کسی آن را مطرح نکنید و پیش خود نگاه دارید.

با افراد اجتماعی و باحال رفت و آمد کنید

اگر بخواهید همیشه افراد شکست خورده و به دردنخور را وارد اکیپ دوستانتان کنید، خودتان هم خیلی زود جزء همان ها به حساب خواهید آمد. و از طرف دیگر، اگر افراد اجتماعی و درست و حسابی را در اطراف خود داشته باشید، مردم هم همان فکر را در رابطه با شما خواهند کرد.

افراد را به یکدیگر معرفی کنید
جزء آن افرادی باشید که گروه ها و اکیپ های مختلف را به هم معرفی می کنند. اگر شما دو اکیپ دوست دارید، آنها را به هم معرفی کنید. البته اگر فکر می کنید که این دو گروه به هم می خورند. و از آنجا که آنها فقط شما را می شناسند، احتمالاً وقتی با هم روبه رو می شوند در مورد شما صحبت خواهند کرد.

به حرفهایتان عمل کنید

عمل کردن به حرفها و قول هایتان به دیگران ثابت می کند که فرد قابل اعتمادی هستید و می توان رویتان حساب کرد. اما عمل نکردن به حرفهایتان، نه تنها شهرتتان را لکه دار می کند بلکه باعث می شود چند تا از دوستانتان را هم از دست بدهید.

آخرین نفری نباشید که مجلس را ترک می کند
اگر شما آخرین نفری باشید که جمع را ترک کند، نشان می دهد که شما مزاحم بوده اید. اگر بخواهید بیش از حد بمانید احتمالاً شانس دعوت شدن در آینده را از دست خواهید داد.

برای بیرون رفتن برنامه ریزی کنید

هر چند وقت یکبار (دوسال یکبار کافی است) برنامه ریزی کنید و دیگران را جایی دعوت کنید. همه چیز را مرتب کرده و بعد همه را دعوت کنید.

سعی کنید تحت هیچ شرایطی خونسردیتان را از دست ندهید
کسی دوست ندارد که با کسی بیرون برود که سریعاً عصبانی شده و کنترل خود را از دست می دهد. اتفاقات بد ممکن است بیفتد و شما هم باید واکنش نشان دهید. اما لازم نیست که کنترل اعصابتان را از دست بدهید. همیشه خونسردی خود را حفظ کنید.

باحال باشید

ــــــــــــــــــــ
رعایت همه ی این نکات باعث می شود که در جمع دوستان به عنوان فردی باحال و خوش مشرب شناخته شوید. اما لازم نیست که برای این کار خیلی تلاش کنید. بگذارید همه چیز عادی پیش برود.


 

|
 

پژوهشگران علوم پزشکی می گویند نتایج تحقیقات جدید حاکی از آن است که شاد بودن ، خوش بینی و مثبت نگری طول عمر را افزایش می دهد و در واقع باید گفت افراد شاد بیشتر عمر می کنند .

به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز ، پژوهشگران تاکید کردند هرچه رضایت خاطر و خوشنودی بیشتر باشد ، خطر مرگ زودرس کمتر است.

«اندرو استپتو» و «جین واردل» دو محقق از دانشگاه لندن در یک مطالعه پیری‌شناسی مردم انگلیس و طی یک نظرسنجی از ۴ هزار بزرگسال بین سنین ۵۲ تا ۷۹ ساله دریافتند که هرچه انسان شاد‌تر باشد طول عمرش افزایش می‌یابد.

آنان دریافتند افرادی که رضایت خاطر داشتند ۳۵ درصد کمتر از دیگران در خطر مرگ زودرس قرار گرفتند.

دانشمندان دانشگاه کالج لندن گفتند یافته های آنان نشان می دهد که ‘حال خوب و مثبت داشتن’ به عنوان درمانی برای استرس و بیماری است .

محققان پس از در نظر گرفتن فاکتورهایی مانند سن، جنس، افسردگی، بیماری های خاص و رفتارهای مرتبط با سلامت دریافتند آنهایی که بیشترین حالت شادی را گزارش کرده بودند، ۳۵ درصد کمتر از آنهایی که کمترین شادی را گزارش کرده بودند، در خطر مرگ قرار داشتند.
در این تحقیق که نتایج آن در نشریه مجموعه مقالات فرهنگستان ملی علوم آمریکا منتشر شده ، محققان میزان شادی، هیجان، نگرانی، اضطراب و ترس این افراد را در ۴ دوره زمانی در طول روز مورد بررسی قرار دادند. آن‌ها شادی و هیجان را نمره مثبت و روحیه خوب نامیدند و نگرانی، اظطراب، ترس را نمره منفی و حالت بدخلقی نام نهادند.

 

آن‌ها این افراد را به ۳ گروه روحیه عادی، متوسط و ضعیف دسته‌بندی کردند و این گروه‌ها را پس از گذشت ۵ سال بار دیگر مورد مطالعه قرار دادند. ۶. ۴ درصد از گروهی که روحیه متوسط داشتند، ۶. ۳ درصد از افرادی که روحیه عالی داشتند و ۳. ۷ درصد از افرادی که روحیه ضعیف داشتند در این مدت ۵ ساله جان خود را از دست داده بودند.

در این مطالعه شاخص‌های اقتصادی، سلامت اولیه، اجتماعی، افسردگی و بهداشت مدنظر قرار داشت.
نویسندگان این مطالعه دریافتند که افرادی که روحیه عالی و شاد دارند کمتر از ۲ گروه دیگر بیمار می‌شوند. ‌

گرچه شاد بودن به مقدار زیادی به رضایت فرد از وضعیت موجود مرتبط است ولی انسانها خود می توانند با تمرین و دقت زندگی خود را شادتر کنند .

برای شاد بودن باید بر افکار شاد تمرکز کرد و باید دنیا را به همین صورتی که هست بپذیریم،

پیش از این تحقیقات پژوهشگران دانشگاه «ییل» و «میامی» در «اوهایو»گویای این مطلب بود که خوش‌بینی، در نهایت زندگی طولانی‌مدتی را برای شما به ارمغان می‌آورد، هرچند آن را تضمین نمی‌کند.

همچنین شواهد بسیار زیادی وجود دارد که انسان‌های خوش‌بین، خیلی کمتر از افراد تنها، بدبین و ناراضی از زندگی، در معرض ابتلا به بیماری‌های مختلف و در نهایت مرگ قرار می‌گیرند.

تحقیقات نشان داده افراد بالای ۵۰سالی که به افزایش سن خود با یک دید مثبت و به عنوان یک تجربه شیرین نگاه می‌کنند به طور متوسط تقریبا ۵/۷سال بیشتر از دیگران، زندگی می‌کنند.

البته محققان عوامل مختلفی از قبیل نژاد، جنسیت، میزان سلامتی، طرز تفکر و تنهایی را نیز در نظر گرفتند.

 



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1914
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : جهان مدرن
ت : شنبه 8 تير 1392
.

برخی از روانشناسان عقيده دارند رنگی که برگزيده و دلخواه کسی است ميتواند گويای خصوصيات اخلاقی و روانشناسی او باشد. نوشتار زير چکيده ای است که بر اساس اين نظريه و پس از سالهای پژوهش نگاشته شده:


قرمز: خوش قلب اما خودپرست
اين رنگ مظهر شدت و زياده روی است که گاهی در جهت مخالف آن است. قرمز رنگ عشق و تنفر و فداكاری و خشونت و خون و آتش. كسی كه به اين رنگ علاقه دارد هرگز نمي تواند در زندگی بی تفاوت باشد.

 

اين گونه اشخاص تند و سركش و در عين حال فعال و شجاع و کمی عجول هستند. احتمال شكست به خصوص در عشق برای آنها فراوان است.

قضاوتهاي عجولانه و ناگهاني در مورد ديگران اغلب سبب از بين رفتن دوستي هايشان مي شود، با آن كه در عشق كاملاً فداكارند اما اگر روزی حوادث بر وفق مراد نباشد بدون تفكر و جويا شدن علت مي جنگند.

دو عيب بزرگ خودپرستی و عدم كنترل، در نفس آنهاست و دو صفت ممتازشان خوش قلبی و حس بزرگ طلبی است. به طور كلی دوستداران رنگ قرمز دارای خصوصيات متضادی هستند.


صورتی: مورد علاقه ديگران
رنگ صورتي درواقع همان قرمز است كه كمرنگ شده باشد. اگر به اين رنگ علاقه داريد تمام صفات رنگ قرمز را كمی ملايمتر دارا می باشيد، با گذشت هستيد و در عشق، تندی نشان نمی دهيد.

ديگران را خوب درك مي كنيد و با اطرافيان خود با ملايمت و لطف رفتار می كنيد و به دليل نشاط و شادابي تان مورد علاقه اطرافيان خود هستيد. آنهايي كه به اين رنگ علاقه دارند اغلب شكستها، خشونتها و دشواري های زندگی را تحمل كرده اند و با مشكلات فراوان مواجه شده اند.


آبی: نظم، پشتكار، تنهايی
رنگ آبی از رنگهايی است كه طرفداران زيادی دارد. اگر به اين رنگ علاقه داريد، كاملاً می توانيد هوس و احساسات و هيجانات خود را كنتر ل كنيد.

ظاهر آرام شما ديگران را وادار مي كند كه به شما احترام بگذارند و دوست داريد پيوسته مورد احترام و ستايش ديگران قرار بگيريد.

در خريد و پوشش لباس قناعت می كنيد و به علت شرم و حيا و گاه غروری كه داريد ميل داريد اغلب تنها باشيد. حماقت و عدم فهم ديگران شما را كسل می كند و كسانی كه از نظر هوش و فهم بر شما برتری دارند شما را ناراحت می كنند.

كارهای خود را از روي نظم و ترتيب و بر پايه قواعد معينی انجام مي دهيد. يكی از صفات مشخص شما پشتكار شماست.


ارغوانی: رنگ عارفها و روانگران
رنگ اسرارآميز و باشکوهی است. دوستداران اين رنگ پيوسته مجذوب زيبايی ها و ظرافتها مي شوند و مغرور و اجتماعی هستند. معاشرت با اين دسته لذتبخش است که امور معنوی بيشتر می پردازند. ارغوانی رنگ مورد پسند عرفا نيز هست!


قهوه ای: قابل اعتماد
اگر رنگ قهوه اي را دوست داريد كاملاً می توان روی شما حساب باز كرد. باثبات و مقدس، شاعرپيشه وكمی فيلسوف مآب هستيد.

به ندرت تغيير عقيده مي دهيد و با آن كه كمتر تصميم می گيريد اما هر بار كه تصميمی بگيريد آن را به مورد عمل می گذاريد.

شما كاملاً در نگهداري پول و اسرار ديگران قابل اعتماد هستيد. ميل داريد پيوسته در عالم خودتان باشيد و گاهی اوقات با اطرافيان خود رفتار خشونت آميزی در پيش می گيريد. در عشق هرگز بدبين و تند نيستيد.


خاكستری: احساس بی نيازی
اين رنگ مظهر چشم پوشي از خوشی های دنياست. كسانی كه به اين رنگ علاقه دارند اغلب در زندگي احساس رضايت می كنند، خاكستری رنگ عقلا است و جوانانی كه به اين رنگ اظهار علاقه می كنند درواقع خود را هم شأن و هم طراز اشخاص کهنسال ميدانند و در زندگي احساس بی نيازی می كنند.

در عشق بر افراد مسن تر از خود تمايل دارند و اغلب كسانی كه از نظر فكر و ايده به آنها برتری دارند خيلی آسان طرف توجهشان قرار خواهند گرفت.


پرتقالی: صداقت آری، هوسبازی هرگز
رنگی است تركيبی و آنهايی كه اين رنگ را رنگ دلخواه خود می دانند متكی به نفس نيستند. اجتماعی و خوش خلقند و با مردم خوب رفتار می كنند.

نفوذ در اين گونه افراد مشكل است كسی كه آنها را دوست بدارد می تواند با او به آسانی ازدواج كند. هوسباز نيستند و اگر با كسی دوستی كنند صداقت و فداكاری دارند. اگر افراد اين دسته با كسی كه خصوصيات اخلاقی خودشان را داشته باشد ازدواج كنند سعادتمند می شوند.


سبز: كنجكاوی
رنگ سبز طبيعت وتازگی است. اگر به اين رنگ علاقه داريد زندگي با شما آسان است. نقطه اشتراك فراوانی با افراد علاقه مند به رنگ پرتقالی داريد روابط شما با ديگران بر پايه ی اصول و قرارداد است.

دوست نداريد كه در زندگيتان حوادثی به وقوع پيوندد اما كنجكاوانه به ماجراهای زندگی ديگران توجه داريد.


فيروزه ای: اسرارآميز و پند ناپذير
دوستداران اين رنگ اسرارآميزند و احساساتی و كارهای شخصی خود را به خوبی اداره می كنند. پشتكار دارند و باثباتند و به نصايح ديگران در مورد كارهای خود كمتر توجه دارند. فيروزه ای معمولا رنگ مورد علاقه ی خانمها است.


سياه: خوش ذوقی و ظرافت طبع
اين رنگ برخلاف عقيده ی همگان رنگ نوميدی و عزا نيست بلكه نشانه خوش ذوقی و ظرافت طبع است. اگر از دوستداران اين رنگ هستيد مسلماً به شخصيت اطرافيان خود احترام می گذاريد و برای آن كه ديگران را با ارزش و برجسته نشان دهيد از هيچگونه كمكی به آنها دريغ نمی كنيد و هرگز خود را به ديگران تحميل نمي نماييد همچنين عقايد و نظريات ديگران را به آسانی مي پذيريد.

يک نکته ی رنگی :
توجه و علاقه شما به رنگها در طی زمان تغيير می كند به دليل آن كه خصوصيات اخلاقيتان نيز در ساليان دراز تغيير خواهد كرد. اما اگر در مورد رنگی ناگهان عقيده خود را عوض كنيد به علت ضعف شما و يا به علت نيازتان به تغيير محيط است. 
بازم مطلب جدید میذارم دوستان...
 



:: موضوعات مرتبط: روانشناسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1719
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : جهان مدرن
ت : دو شنبه 6 خرداد 1392
.
موضوعات
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پشتیبانی